مدیریت مدرسه

تجربیات من

مدیریت مدرسه

تجربیات من

ویژگی های مدیر مدرسه کیفی جامع

ویژگی های مدیر مدرسه کیفی جامع

پس از مشخص کردن هدفهای میانی وسالانه مدرسه نوبت به سازماندهی می رسد برای اینکار کمیته ای تحت عنوان کمیته مدیریت کیفیت جامع در مدرسه تشکیل می شود که وظیفه ی آن هدایت و اشاعه ی مدیریت کیفیت جامع است مدیر مدرسه بعنوان متولی اصلی فرایند بهبود در مدرسه می بایست بعنوان رییس این کمیته شخصا" فعالیت را در دست گیرد مدیر مدرسه باید دارای ویژگیهای زیر باشد (1)

1- تلاش ، فداکاری ووقت گذاری برای کار

2- تلاش مستمر در جهت افزایش هوش وذکاوت خود داشتن

3- بخشندگی نسبت به دیگران وسخت گیری نسبت به خود داشتن

4- باغلبه برنفس خود ، فاتح دیگران شدن

5- نمونه بودن درفضیلت و عادت های پسندیده داشتن

6- روحیه ی مشارکت داشتن

7- برای اندیشه دیگران ارزش قائل شدن

8- دادن آزادی خطر پذیری به نیروهای کاراندیشگر واندیشمند

9- نظارت هوشمندانه داشتن

10- احساس فداکاری شدید داشتن

11- حضور بیشتر در کنار کارکنان داشتن

12- شخصیت دادن به کارکنان

13- کمک به دیگران تاخودشان کار را انجام دهند

14- تشویق همکاران به استفاده از فکر خودشان

15-توانایی سرمایه گذاری در انتقال فن آوری اطلاعات

16- روحیه نوآوری داشتن وتغییرات منطقی را پذیرفتن

17-اندیشه های کارکنان را بارورساختن ومشارکت دادن آنها در برنامه ریزی

18- به ارتقای مستمر کیفیت اندیشیدن

19- بینشی مبتنی برجامعیت کارداشتن

نصیحت لقمان

نصایح امروزی لقمان حکیم به پسرش:

پسرم! گروهی، اگر احترامشان کنی تو را نادان می دانند و اگر بی محلیشان کنی از گزندشان بی امانی. پس در احترام، اندازه نگهدار
پسرم! دانشگاه کسی را آدم نمی کند. علم را از دانشگاه بیاموز ، ادب را از مادرت
پسرم! سخت ترین کار عالم ، محکوم کردن یک احمق است.
پسرم! در تاکسی با تلفن همراه بلندبلند صحبت نکن
پسرم! با کسی که از روزنامه فقط نیازمندیهایش را میخواند دوستی نکن. آدم بیکار و بی اراده ای است.
پسرم! با کسی که شکمش را بیشتر از کتاب هایش دوست دارد ، دوستی مکن.
پسرم! با رئیس ات زیاد گرم نگیر برایت حرف درمی آورند.
پسرم! هیچ گاه از دانشگاه های هاروارد، ماساچوست و بوستون مدرک نگیر. برایت حرف در میارن. مگه آزاد رودهن چشه؟
پسرم! قرض نگیر. قرض هم نده.
پسرم! شماره حساب هدفمندی یارانه ها ، رمزگذاری شده در صندوقچه مرحوم آقابزرگ توی اتاق پشتی است.
پسر! اخبار را از منابع مختلف بگیر. جمع بندی اش با خودت. مخاطب دائمی یک رسانه بودن آدم را به حماقت می کشاند.
پسرم ! کسی را به خاطر دین اش مسخره نکن. چون او هم حق ندارد بخاطر دین ات تو را مسخره کند.
پسرم! شهر ما خانه ما! …نه نه نه! نمی خواد عزیزم. شهرشون خونه خودشون. اول اتاقت رو از این ریخت در بیار.
پسرم! دوستانت را با یک لیوان آب خوردن امتحان کن! آب را به دستشان بده تا بنوشند! بعد بگو تا دروغ بگویند! اگر عین آب خوردن دروغ گفتند از آنان بپرهیز…
پسرم! قواعد رانندگی را بیخیال. فقط مواظب باش بهت نزنند.
پسرم! اگر کسانی از سر نادانی به تو خندیدند ، تو برای شفایشان گریه کن
هان ای پسر! اهل هنر را احترام کن. اما مواضع سیاسی ات را با کسی مسنج وکسی را به خاطر مواضعش مرنجان.
پسرم! بلوتوث تلفن همراهت را خاموش نگهدار، مگر در مواقع ضروری
فرزندم!هیچ کس تنها نیست.
پسرم! هر روز از همکارانت در اداره عمیقا خداحافظی کن. کسی نمی داند آیا فردا در همان اداره باشی یا نه. اداره در همان شهر باشد یا نه. شهر در… ولش کن پسرم
پسرم! پیامک های عید نوروزت را همین الان بفرست هان ای پسر! خواستی در مملکت خودمان درس بخوانی بخوان. خواستی فرنگ بروی برو. اما اگر ماندی از فرنگ بد نگو ، اگر رفتی از مملکتت.

شیوه های مدیریت ورهبــــری در مــــــــدارس

شیوه های مدیریت ورهبــــری در مــــــــدارس

 

۱- مدیریـت خودکامـــه ( دیکتاتوری )
در این نوع مدیریت ، مدیر بدون هیچگونه نظرخواهـی از سایر همکاران خود و یا ارائه توضیح در خصوص علت اقدامات جاری ،دستورالعملهایــــی را با خشونت صادر می کند . این نوع مدیریت با کمترین حس وفاداری نسبت به سازمان انجام وظیفه نموده و همیشه به حرفه ، تخصص و مهارت خویش کاملا" معتقد است .
این گـروه از مدیــران بــر روی تمایلات خود تکیه بسیـــاری دارند وبر اســاس معلومــات فنی و حرفه ای خود عمل می کنند و در صورتی که مقـــررات و آئین نامه های سازمانی با نظرات آنها مخالف باشد هیچگاه به آنها اهمیت نخواهند داد . اینگونه مدیران اعمال سلیقه شخصی را در حل و فصل مشکلات جایز می دانند و از این جهت کلیه امور سازمان خود را با روش شخصی اداره می کننـــد و همیشــــه ازکلمــه « من » بجای « ما » استفاده می کنند . این گونه فضای مدیریتی دارای محیط کاری سخت و نامناسب می باشد . در حال حاضر این نوع مدیریت ممکن است در مشاغل خاص مانند مشاغل نظامی جوابگو باشد اما در موارد دیگر عدم موفقیت آن کاملاً به اثبات رسیده است .
2- مدیریت مهار گسیختــه

در مدیریت باری به هر جهت ومهار گسیخته مـشکلات به عهده کارکنان است و در مواقع ازدحام و شلوغی و نابسامانی کار ، مدیر در صـحنه کار حضور نداشته و در دفتر کار خود مانده و از مقابله بامـشکلات خودداری می نماید . در این گونه مدیریت گاهی روابط جای قوانین و ضوابط را گرفته و همشهری بودن ، هم زبان بودن ، هم مذهب بودن و هم مسلک بودن باعث میگردد افراد و کارکنان سازمان جایگاههای رسمی خود را فراموش کرده و درقالبهای غیر رسمی و دوستانه باهم ارتباط برقرار کنند . گاهی این افراد به جای عملکرد مفید با ایجاد تشکل ها سدّ راه تحقق اهداف رسمی  سازمان می شوند . در کشورهائیکه تنوع و گوناگونی نژاد ، مذهب و زبان وجود دارد ، تشکلهای غیر رسمی در سازمانهابیشتر و قویتر می باشند . در چنین فضائی - در سازمان یا هتل - فرهنگ سخن گوئی جانشین عمل و اقدام شده و سخن بسیار و عمل اندک می گردد . کار مدیریت و کارکنان حرافی و لفاظی است و به فعالیت و تلاش در راه تحقق اهداف توجه چندانی نمی شود و درنتیجه نظام کاری بی تحرک و منفعل است . هر کس کار و وظیفه اش را به دیگری واگذار میکند و در پاسخگوئی شانه خالی می کند و با آن که می داند صداقت در کلام ارزشمند استولی در سازمان بی صداقتی شایع می شود . محبت و صفا ستایش می شود ولی روابط مدیران وکارکنان خالی از احساس و عاطفه است . همه برای یکدیگر خط و نشان می کشند و برای خود جلوه دادن ، دیگران را سرکوب می کنند .
این روش مدیریتی بسیار ناموفق بوده و بامشـکلات پی در پی به سرعت برکناری مدیر را در پی خواهد داشت .
۳-مدیریت دموکراتیک
در این نوع مدیریت ، مدیر ضمن هدایت فعالیتهای واحـد تحت سرپرستی خود، خویشتن را نیز عضوی از اعضای تیم دانسته و به صورت بحث و گفتگو و اظهار نظر درجلسات کارکنان را در تصمیم گیریها سهیم می دارد . در مدیریت به روش دموکراتیک ،ارتباط بین مدیران و کارکنان بسیار حائز اهمیت می باشد . دکتر مهدی الوانی در کتاب « مدیریت عمومی » خود در این مورد چنین می نویسد :
وجودارتباطات مؤثر و صحیح در سازمان همواره یکی از اجزای مهم در توفیق مدیریت به شمارآمده است . به تجربه ثابت شده است که اگر ارتباط صحیحی در سازمان برقرار نباشد ،گردش امور مختل شده و کارها آشفته می شوند . هماهنگی ، برنامه ریزی ، سازماندهی ،کنترل و سایر وظایف مدیر بدون وجود سیستم ارتباطی مؤثر در سازمان قابل تحقق نبوده ودر غیاب چنین سیستمی امکان اداره سازمان موجود نخواهد بود . در هر سازمانی اطلاعات باید طی جریان ارتباطی مداوم در اختیار مدیر قرار گیرد تا وی بتواند با آگاهی به انجام وظائف خود بپـــردازد . » یکی از علمای مدیریت نقش اطلاعاتی و ارتباطی مدیــررا در سازمـــان جزء اساسی ترین نقش های او قلمداد کرده است.

به نظر این نویسنده مدیر دارای سه نقش عمده در سازمان است :
- نقش جمع آوری اطلاعات
- نقش ایجاد ارتباط بین افراد و اعضای سازمان وانتقال اطلاعات
- نقش تصمیم گیری
اگر به زمانی که صرف انجام هر یک از وظایف مدیریت می شود بنگریم ، مشاهده میشود که اکثر اوقات مدیر صرف ایجاد ارتباط و انتقال اطلاعات می گردد ، و همان طور که اشاره شد انجام کلیه وظایف منوط به ایجاد ارتباط و حصول اطلاعات می باشد .

ارتباطبین مدیران و کارکنان تار و پود سازمان را به هم پیوند داده و موجب یکپارچگی و وحدت سازمانی می گردد . مسئولیت ایجاد ارتباطات صحیح در سازمان به عهده مدیریت است ؛منظور از مدیریت کلیه سطوح مدیریت از مدیران ارشد سازمان تا مراتب پایه سازمانی است . از این رو مدیریت ها باید از کم و کیف فرایند ارتباطی آگاه بوده و نحوه برقراری ارتباطات مؤثر را بدانند .
به طور خلاصه ارتباط در مدیریت عبارت است ازانتقال اطلاعات ، مفاهیم و معانی بین افراد و کارکنان که این اطلاعات تنهاوقایع و نظرات نبوده بلکه احساسات و عواطف را نیز شامل می شود . بنابراین زمانی که اطلاع یا خبری را به فردی می دهیم ، یا نظرمان را برایش بازگو می کنیم با او ارتباط برقرار کرده ایم . همین طور زمانی که به یکی از کارکنان « صبح بخیر » میگوئیم در نگاه ، حالات چهره ، طرز رفتار یا لحن صدایمان نکته ای هست که به طور غیرمستقیم بازگو کننده احساسات و عواطف ما می باشد . بدین ترتیب ارتباطات عبارت است از انتقال و تبادل اطلاعات ، معانــی و مفاهیم و احساسهابیــن افـراد ، با واسطه یا بدون واسطه .
تجربه نشان داده است که این روش یکی از موفقترین روشهای مدیریتی است . بدیهی اســت سخــت گیــریهای لازم و به موقـع برای جلوگیـــری از سوء استفاده ها را بایــد مـد نظـــر داشت .

4- مدیریت مشارکتی ( جدی و مهربان )
مدیریت مسئولیت پذیری است که با برگزاری جـلسات بامعاونان و کارکنان مسائل و مـشکلات را از طریق بحث و مشاوره به طور جدی حل نموده ویا با مهربانی در حل آنها سعی و کوشش نماید ، همیشه با مشکلات رو در رو بوده و درصحنه حضور داشته باشـد . هدف اصلی استفاده از این روش ، مشارکت مدیران و معاونان دربرنامه ریزی ، سازمان دهی ، ارتباطات سازمانی ، تصمیم گیری و خلاقیت ، فرآوری و درنهایت ایجاد صمیمیت است . در این صورت همه مسئولین انگیزه ی بیشتری برای رسیدن به هدفهایی که در تعیین آن توافق و همکاری کرده اند نشان خواهند داد . در نتیجه ازآنجا که کار از سوی همگان ارزشیابی می شود ، رده های پائین در رسیدن به هدفهای شغلی رفتارهای خــود را با محبت هماهنـــگ می کنند ، نظرات سرپرست مستقیم خود در طول کاررا دریافت می دارند و در صورت نیاز اصلاحات لازم را به عمل می آورند .
بایدتوجه داشت که هدفها و برنامه ریزیهای آینده که با سعی ، کوشش و تفاهم مشترک تعیین شده بایستی منطقی و دست یافتنی باشد . در غیر این صورت ، باعث فشارهای روحی واضطراب در کارکنان رده پایین خواهد شد ؛ به علاوه هدفها باید جدی بوده و جنبه های کیفی و کمی نتایج کار را در بر داشته و بیشتر عینی و قابل اندازه گیری باشند . گاهی ممکن است لازم باشد هدفهای مورد توافق جهت ضمانت اجرایی بیشتر به تصویب رده بالاترهم برسد .
به نظر می رسد این بهترین روش مدیریتی می باشد ، چون مشارکت در اهداف همراه با تفاهم ، موجب رشد عطوفت و مهربانی بین کارکنان و مدیران می شود .

 

مدیر و ارتباط آن با روان شناسی

   مدیر و ارتباط آن با روان شناسی


    مدیر در واقع مدیریت یک مکان مهم را به عهده دارد . مدرسه مثل یک کارخانه انسان         سازی است . مدیر با انسان سر و کار دارد و مدیر باید بتواند با همه ی موجود در مدرسه  اعم از دانش آموز ، معلم ، خدمتگزار و اولیا ارتباط برقرار کند مثلا مدیر باید بتواند اطلاعاتی هر چند محدود  در خصوص دانش آموزی که پرخاشگری ، دروغگویی ، خیال پردازی می کند داشته باشد یا بتواند مشکلات معلم خود را شناسایی  و درک کند و در صورت امکان تلاش خود را در رفع مشکلات او به کار گیرد .


مدیر موفق


مدیر باید فرصت ها را در یابد ، ضعف ها را جبران کند ، قوت های خود را گسترش دهد ، مسائل معلمان برای او مهم باشد و بتواند با در نظر گرفتن پاداش و انگیزه معلمان خود بیافزاید .

بهترین هدیه یک مدیر ایجاد محیطی گرم و صمیمی است تا معلمان در کنار دانش آموزان با مهربانی ، اطمینان و امنیت خاطر و حرمت و احترام متقابل رفتار کند . 


چند مورد از اقدامات مدیران به طور موردی


·         مدیر باید به معلمان خود توجه داشته باشد تا او نیز به دانش آموزان توجه داشته باشد.

·         مدیر باید قبل از معلمان خود به مدرسه بیاید و بعد از معلمان خود از مدرسه خارج شود

·         مدیر باید کمک کند که افراد در مدرسه باهم کار کنند نه در مقابل هم

·         بهترین مدیران کسانی هستند که از خود ابتکار دارند و ضعیف ترین مدیران برای نوآوری لابلای بخشنامه ها را می گردند.

·         یک مدیر اگر در اندیشه ی داشتن مدرسه ای مطلوب و مورد رضایت دانش آموزان ، معلمان و والدین باشد بهتر است از آغاز سال تحصیلی کارهای بزرگ و مهم را شروع کند .

·         بهتر است برنامه های سالیانه را در ایام تابستان آماده کند .

·         یک مدیر بدون داشتن برنامه هدفمند  راه به جایی نخواهد برد.

·         برخی از مدیران بعضی از موضوعات را که لازم است در ابتدای سال تحصیلی به آن توجه کنند در بهمن  یا اسفند به فکر انجام آن می افتند.

·         وظیفه ی یک مدیر با نشاط کردن فضای مدرسه ، گسترش فضایل اخلاقی و دینی دانش آموزان است .

·         مدیر باید از نظرات دانش آموزان در جهت بهبود کارها استفاده کند.


نقش مدیر در مدرسه

   مدرسه به عنوان جامعه ای کوچک نقش بسیار مهمی در پیشرفت تحصیلی و کسب مهارت های زندگی دانش آموزان ایفا می کند  و می توان آن را به عنوان یک کارخانه ی انسان سازی شناخت و از آنجا که قرار است  در مدرسه علم و فرهنگ  و تمدن تولید شود  و این مهم به دست نخواهد آمد مگر اینکه به صورتی اصولی ، برنامه ریزی شده و با یک مدیریت صحیح  و تلاش هم عرض مدیر و معلم باشد . گاهی او.قات عدم آشنایی  و عدم آگاهی مدیران با اصول مدیریت  باعث از دست رفتن  هزینه های مالی ، زمان و انگیزه در مدرسه بین دانش آموزان  و معلمان خواهد شد ، کارکنان آموزشگاه اگر انگیزه نداشته باشند کم کار ، غیر فعال خواهند شد  پس مدیر باید برای ایجاد انگیزه در مدرس بکوشد . در این مقاله سعی شده است  که با ارائه نکته های مدیریتی یک جرقه ای در مدیران ایجاد شود تا احساس شمولیت بیشتری کند  و وضعیت موجود در مدرسه را بسنجند ، از خود ابتکار نشان دهند  و علل ناکارآمدی مدرسه را شناسایی کنند و در جهت رفع آن بکوشند .


نحوه ی صحیح عملکرد مدیر برای اینکه به هدف مطلوب خود برسد.

1.        مدیر باید با کارکنان خود  ارتباط نزدیک داشته باشد  چون کارکنان نقش سازنده ای در مدرسه دارند  و نباید آ«ها را به عنوان  یک ابزار شناخت  . یکی از هنرهای مدیران خوب گوش دادن به درد دل  کارکنان است ، نظرات آنها را بخواهد . ارتباط با کارکنان امری حیاطی و ضروری در اداره ی مدرسه است.

2.        مدیر باید مشکلات کارمندان  و دانش آموزان  خود را در حد امکان شناسایی نموده و در جهت رفع و ارئه راه کارهای مناسب  برای حل مشکلات آنان بکوشد .

3.       یک مدیر باید به نظرات و دیدگاههای کارمندان خود اهمیت بدهد.

4.       مدیر باید کارکنان را در امور مدرسه مشارکت دهد.

5.       شناسایی کارکنان خلاق

6.        ایجاد انگیزه در میان کارکنان مدرسه

7.       مدیر باید ابتکار عمل داشته باشد .

یک مدیر باید در ایجاد ارتباط با همکاران  مهارت خاصی داشته باشد . مدیر خوب دارای ارتباط خوب می باشد و ارتباط ، خود باعث ایجاد محیطی خوب و پویا می شود  . مدیران جهت پیشرفت کار خود  باید این مورد را در راس کار خود قرار دهند.

کار مدیر نباید به صورت انفرادی باشد بلکه باید بتواند گروهی و با همکاری  و هماهنگی معلمان خود اقدامات خود را پیش ببرد . باید سعی خود را به کار ببرد  و با مدیریت صحیح و کار گروهی و ساختن گروهی یکنواخت  و یکدست و ایجاد فضایی مناسب جهت استفاده از این سیستم  و استفاده ی بهینه  از آنها و پیاده کردن برنامه ها  نهایت تلاش و کوشش خود را بنماید.

مدیر باید در عین حال که با کارکنان مدرسه مشورت و نظرخواهی می کند تصمیمی که می گیرد ثابت قدم باشد  و پس از اتخاذ تصمیم بر اثر اظهارنظر گروهی دیگر  به سادگی نظر خود را عوض کند  این چنین مدیران باعث بی برنامگی و بی نظمی می شوند.


مدیران انسان دوست و پسندیده


این قبیل مدیران در کارآیی مدارس بسیار مفید هستند  و این قبیل مدیران قابل اطمینان ، دوستدار قانون ، خلاق و کارآمد ، دارای نظم و انظباط هستند  . افراد خلاق را می ستایند  و با دیگران با احترام برخورد می کند ، زیبا پسند است و دوستداشتنی است  و برای کارکنان خود به هیچ وجه خسته کننده نیست . این مدیران باعث شکوفایی استعدادها می شود  و نقش بسزایی در مدرسه دارند .


وظایف مدیران در امر آموزش و یادگیری


1.        تسهیل و پیشبرد  امر آموزش و یادگیری : برای پیشبرد  امر آموزش و یادگیری باید امور زیر در سرلوحه ی کار مدیر قرار گیرد .

الف ) برنامه ریزی

ب) سازماندهی

ج) کنترل

د) نظارت

ه) هدایت

و) رهبری

ر) امور مالی

ز) مشارکت

2. ارتباط متقابل میان مدرسه و اجتماع

هدف  این رابطه ایجاد اعتماد بین اولیاء مدرسه است . از یک طرف  نیازها  و نظرات اولیا  و در مقابل شناسایی این نیازها و تلاش در جهت پیشرفت تحصیلی دانش آموزان ، تشکیل جلسات با اولیا و یا تشکیل انجمن اولیا و مربیان  یکی از اقداماتی است که به پیشبرد این هدف کمک می کند .

    3.تهیه و مدارک و امکانات و تجهیزات