مدیریت مدرسه

تجربیات من

مدیریت مدرسه

تجربیات من

چرا بچه‌ها مدرسه را دوست ندارند و برای تعطیلی آن لحظه شماری می کنند؟

دکترمهرداد ناظری
آیا تا به حال فکر کرده‌اید که چرا  بچه‌ ها مدرسه را دوست ندارند و برای تعطیل شدن آن لحظه شماری می‌کنند؟
یا چرا موقعی که روی نیمکت‌ها و صندلی مدارس می‌نشینند احساس عذاب و درد و رنج می‌کنند؟ گویا تقویم مورد تایید بچه‌ها با بزرگسالان بسیار متفاوت است. بچه‌ها عاشق رنگ قرمز تقویم‌ها و به‌دنبال افزایش روزهای تعطیل هستند. آنها در زمستان هر روز به آسمان خیره می‌شوند تا شاید برف زمین را سپیدپوش کرده و به رویاهای آنها رنگ واقعیت ببخشد و در فصل بهار با یاد روزهای گرم تابستان روز و شب را سپری می‌کنند.

بسیاری از ما روز اولی را که قدم به مدرسه گذاشتیم به‌یاد داریم، روزی که برای بسیاری از کودکان، رنگ غم و اندوه دوری از خانواده‌ها را داشته است، بچه‌ها در حالی که پدر و مادرهایشان جلوی در مدرسه ایستاده بودند، به همدیگر دست تکان می‌دادند و با نگاهی تلخ از هم جدا می‌شدند. حال اگرچه این درد و رنج مربوط به ورود به مدرسه تا حدی می‌تواند طبیعی باشد اما آنچه مسئله تلقی می‌شود این است که بسیاری از کودکان و نوجوانان حتی تا سال‌های پایانی دوره متوسطه تغییری در روحیه و احساسشان نسبت به مدرسه پدید نیامده و جایی در دلشان برای درس و مدرسه و کتاب باز نمی‌شود.

یک معلم که حدود 20 سال سابقه تدریس دارد می‌گوید: هرگز حاضر نیستم، جایم را با دانش‌آموزان عوض کنم. دوران مدرسه برای من به مانند یک کابوس می‌ماند؛ کابوسی که هر وقت در خواب می‌بینم دچار سردرد و ناراحتی، غم و اندوه می‌شوم. دانش‌آموزان بعد از پایان دوران متوسطه به سرعت از فضای مدرسه دور می‌شوند و روزهای کودکی و نوجوانی‌شان را با شتاب هر چه تمام‌تر به دست فراموشی می‌سپارند.

تنبه بدنی و عواقب آن ( تعریف – عواقب – نکات – پیشنهادات )

تعریف نظری تنبیه :

تنبیه در لغت به معنی آگاه کردن ، هشدار دادن به افراد در انجام یک رفتار نامطلوب

 

تعریف عملی تنبیه :

عبارت است از اعمال محرک آزار دهنده به دنبال یک رفتار نامطلوب برای کاهش احتمالی آن رفتار نامطلوب و یا از بین بردن آن ( مصطفی ، 1373 )

از عوارض جانبی نامطلوب تنبیه این است که احساس ناخوش آیند حاصل از تنبیه در لحظه تنبیه شدن از طریق شرطی شدن کلاسیک با شرایط تنبیهی و شخصی یا اشخاص تنبیه کننده تداعی می شود و سبب انزجار تنبیه شونده از معلم یا تنبیه کننده می گردد.

مشکل دیگر استفاده از روش تنبیه آن است که تنبیه کردن امر مسری است . روانشناسی تربیتی با شواهدی نشان می دهند کسانی که شاهد تنبیه شدن افراد توسط دیگران بوده اند در مواقع دیگر خـود بـه تنبیـه کسـانی دیگـری اقـدام کـرده انـد. و دانش آموزان تنبیه شده بعداً تنبیه کننده از آب در آمده اند. بنابرین معلمی که در حضور جمع ، دانش آموزان را تنبیه می کند به آنها آموزش پرخاشگری میدهند.

بارها مشاهده شده است که کودکانی که مرتباً از پدر و مادر و آموزگار خود کتک میخورند در غیاب آنها به کتک زدن فرزندان کوچکتر می پردازند. در آزمایش بر روی حیوانات ، نشان داده شده است که بر اثر ضربه الکتریکی بر حیوانات آنها را به جان همدیگر می اندازد و به هم رفتار خصمانه انجام می دهند.

از نظر اسکینر راههایی وجود دارد که مدام برای احتراز از تنبیه به آن متوسل میشوند . شخص ممکن است به عوض انجام رفتار که تنبیه به دنبال دارد به طریق دیگری به آن رفتار می پردازد که تنبیه به دنبال نداشته باشد، مانند خیال پردازی. همچنین شخص ممکن است با متوجه ساختن رفتار قابل تنبیه که به چیزهایی که نمی تواند تنبیه کننده باشند آن رفتار را جابجا سازد. مثلاً می تواند نسبت به اشیاء فیزیکی ، کودکان یا جانوران کوچک پرخاشگری کند. و یا شخص ممکن است کسانی دیگری را که رفتار قابل تنبیه انجام می دهند ولی تنبیه نمی شوند مشاهده کند و به این طریق خود را با آنها همانند می سازد. همچنین شخص ممکن است رفتار دیگران را قابل تنبیه بداند و از این راه تمایلات خود را فرافکنی کند. علاوه بر اینها شخص که به خاطر انجام رفتار تنبیه شده ممکن است با آوردن دلیل برای خود با دیگران به منظور غیر قابل تنبیه جلوه دادن رفتار خود دلیل تراشی کند. مثل موقعی که می گوید کودک را به خاطر اصلاح او تنبیه می کنند.

یکی دیگر از عوارض جانبی نامطلوب تنبیه و سایر روشهای تنبیهی تغییر رفتار این است که اگر این روشها ادامه یابد شخص تنبیه شده ممکن است به فرد تنبیه کننده حمله ور شود. علی رغم عوارض جنبی این شیوه باید اعتراف کرد که معلمینی که دست به عمل تنبیه می زنند دو دسته اند آنهایی که به عوارض آن واقف اند و دسته دیگری که به مفید بودن آن معتقدند حتی در بسیاری از اوقات از اعتقاد خود دفاع می نمایند و این شعار را همیشه مدنظر قرار می دهند که « جور استاد به از مهر پدر می باشد »

 

عواقب تنبیه بدنی

1- کودک عادت می کند در برابر زور و قلدری بدون چون و چرا تسلیم شود و با این منطق خو بگیر که زور قلدری پیروز است. هر وقت عصبانی شدی بزن ، و باکی نداشته باش.

2- تنبیه بدنی احیاناً ممکن است در کودک عقده ای نسبت به اولیاء و مربیان ایجاد کند و حالت طغیان و سرکشی را در برابر اولیاء در او برانگیزد.

3- کودک را ترسو می کند. بوسیله کتک شخصیت کودک درهم شکسته می شود و تعادل روحی او بر هم می خورد و احتمالاً به بیماری روانی مبتلا گردد.

تشویق و ویژگی های آن

فواید تشویق

1. تشویق محرک قدرتمند: تشویق می تواند مولد انرژی و محرک کار و تلاش بیشتری برای افراد گردد. وقتی فرد احساس می کند که کارش مفید بوده و در عین حال سود بخش است، با قدرت و نیروی بیشتری به کار خواهد پرداخت و چه بسا این کار نیک از عادات نیکویی گردد که شخص در صورت عدم انجام آن احساس کمبود و ناراحتی می کند.

2. مداومت در کار نیک: زمانی که شخص از نظر روحی و روانی احساس کند که مفید واقع شده است، تلاش می کند تا کارش دوام داشته باشد.

جایزه

3. ایجاد حس اعتماد به نفس: چه بسیار افرادی که در اثر نداشتن اعتماد به نفس، دست به کاری نمی زنند و ترسشان این است که مبادا کارشان مفید واقع نشود و یا مورد توجه جامعه و اطرافیان قرار نگیرند و همین امر سبب می شود که اعتماد به نفسشان را از دست داده و نشان و ابداع و نوآوری در کارشان کمتر دیده شود. در حالی که چه بسیار از این افراد، قدرت و کارایی بسیار دارند و استعدادهای درخشانی در وجودشان است که باید شکوفا گردد ولی متاسفانه در مواردی هیچ گاه بروز پیدا نمی کند.

4. ایجاد دلگرمی: شخص می داند که کار نیک او را دیگران درک کرده اند و این حداقل پاداشی است که او را به کارهای نیک دیگر وادار می کند و این خود تلقین قدرت به افراد است.

5. ایجاد روحیه مقاومت: دیگر فایده ایجاد روحیه مقاومت و صبر است، زیرا شخص می خواهد رضایت افراد را به دست آورد و به تحسین و تشویق آنها دست یابد و در این راه هر گونه سختی حاضر است تحمل کند.

6. رضایت خاطر: تشویق سبب رضایت خاطر و لذت روحی می شود.

7. ایجاد عادات پسندیده: تشویق باعث شده در افراد عادات پسندیده ایجاد گردد.

8. ترمیم و بازیابی قوا: تشویق باعث می شود شکست ها که در اثر عوامل مختلف برای اشخاص پیش آمده و روان آنها را مجروح کرده است، دوباره ترمیم پیدا کند و در نتیجه شخص تا حدودی ناکامی ها را فراموش نماید و در جهت اصلاح نقص های خود تلاش کند.

 

اثرات نامطلوب عادت به تشویق

باید سعی شود (فرزندان، افراد، بچه ها) به تشویق و جایزه عادت نکنند، به طوری که اگر مورد تشویق قرار نگرفتند و یا جایزه ای دریافت نکردند، از کار نیک باز نمانند. باید دقت شود که تشویق هدف واقع نشود، بلکه برای رسیدن به اهداف عالی باشد. به طوری که انگیزه شخص از انجام کار نیک، فقط پاداش و جایزه نباشد. روانشناسان در تحقیقات خود به این نتیجه رسیده اند: کودکانی که عادت به تشویق در آنها ایجاد شود، در بزرگی کسانی هستند که بدون گرفتن پاداش حاضر نیستند به همنوعان خود کمک کنند.

 

علّت‌های بروز کندنویسی در دانش‌آموزان

در نوشتار دانش‌آموزان مقطع ابتدایی، مشکلات فراوانی مانند کند نویسی، کج‌ نویسی، پُر فشار نویسی ، راست نویسی بیش از حد و موارد بسیار دیگری وجود داشته که در مجموع به این مشکلات، بد نویسی می‌گویند. یکی از اصلی‌ترین مشکلات بد نویسی، کند نویسی است. کند نویسی سبب بروز مشکلات فراوانی مخصوصاً در درس املا می‌شود. این مشکل در بزرگ‌ترها هم مشاهده شده است.

 

علّت‌های مختلفی برای کند نویسی وجود دارد؛ از جمله :

·         عدم هماهنگی چشم و دست

·         فشار زیاد قلم روی کاغذ

·         عدم صحیح در دست گرفتن قلم

·         ضعیف بودن عضلات انگشتان و دست

·         ملال‌آور بودن نوشتن به دلیل ضعف یا عدم داشتن انگیزه و....

 

کند نویسی هم‌چنین موجب ضعف دانش‌آموز در درس املا می‌شود. این مشکل او را در انجام تکالیف نیز ناتوان کرده و از جهتی اگر در سنین پایین درمان نشود، در سنین بزرگ‌سالی باعث به‌وجود آمدن مشکلات ثانویه می‌گردد.

در بسیاری از موارد مشاهده شده است که والدین با پرخاش و اعتراض به دانش‌آموز و آموزگار او، موجب تشدید این مشکل شده‌اند.

 

روش‌های درمان کند نویسی

* هرگونه ترس و اضطراب را از دانش‌آموز خود دور کنیم.

* هرگز ترغیب و تشویق دانش‌آموز خود را به خوش‌نویسی، از یاد نبرید.

* تکالیف مدرسه باید برای دانش‌آموز، شیرین و جذّاب باشد.

* از مدادها و خودکارهای خیلی بلند و خیلی کوتاه به هیچ وجه استفاده نگردد.

* از میز تحریرِ مناسب استفاده شود.

* از کاغذ و برگ‌های سفید و مرغوب استفاده شود. (کاغذ نباید کاهی، روغنی یا موج‌دار باشد.)

* به‌منظور تقویت عمل انبساط و انقباض ماهیچه‌های انگشتان، دانه‌های کوچک (مثلاً دانه‌های تسبیح) را روی زمین ریخته و از او بخواهیم آن‌ها را با سر انگشت‌های شصت و اشاره و میانه، جمع کند.

* هوا نویسی (نوشتن با قلم روی هوا و فضای اطراف): این روش در تند نویسی، کمک قابل توجّهی به دانش‌آموزان می‌کند؛ چرا که این عمل در تسریع حرکات عضلات دست، بازو و ساعد و هماهنگی مغز با چشم و دست، تأثیر بسیاری دارد.

* سینه‌خیز رفتن: روزی چند دقیقه (کم‌تر از ده دقیقه) دانش‌آموز سینه‌خیز برود. این عمل در هماهنگی اعضای بدن بسیار مؤثّر است.)

* هر روز قبل از نوشتن تکالیف، چند دقیقه انگشتان را باز و بسته کند.

* به تجربه ثابت شده است که انجام بازی‌های محلّی که با حرکات سریع و زیاد همراه است، در تند نویسی دانش‌آموزان بسیار مؤثّر است.

* برای تکالیف منزل سعی شود از حروفی که دانش‌آموز در نوشتن آن مشکل دارد، استفاده شود. بدین شکل مثلاً کلماتی را از درس پیدا کرده که حروف هم‌صدا مانند (ذ ز ض ظ) داشته و یا کلماتی که به‌صورتی که خوانده می‌شوند، ولی نوشته نمی‌شوند مانند خواب.

* دانش‌آموز در منزل با کمک خانواده مطالبی که در نوشتن مشکل دارد را مطالعه کند و برای کلمات مهم هم‌خانواده پیدا کند؛ مثلاً برای کلمه‌ی «حمید»، کلمات «محمد،احمد، حامد» را می‌توان بنویسد؛ زیرا این کلمات، سه حرف مشترک دارند.

* معمولاً دانش‌آموزانی که این مشکل را دارند، قلم را با فشار زیاد در دست می‌گیرند، تا حدّی که دست آن‌ها عرق می‌کند؛ دانش‌آموزانی که قلم را با فشار زیاد در دست می‌گیرند، دچار ترس، استرس و دلهره هستند. بهتر است معلّمان و اولیاء میزان فشار به قلم را کنترل کرده و بیش‌تر در مورد مسائل روحی و روانی با دانش‌آموز کار کرده و ترس و استرس را از او دور کنند

در پایان باز هم عنوان می‌شود که پرخاش و تنبیه در درمان مشکلات، نه تنها نقش مثبتی ایفا نکرده، بلکه به تشدید شدن آن مشکل، منجر می‌شود .

بازنویسی: فریده حیدرقره‌شیران

منبع: سایت «تبیان»

 

علل بی علاقگی و بی انگیزگی دانش آموزان به درس خواندن

روزهای زیبای پاییز با آغاز سال تحصیلی و خاطرات زیبای آن همراه است. امروزه والدین برای تحصیل فرزندانشان اهمیت بسیاری قایلند و از مدتها پیش سعی درانتخاب بهترین مدرسه و امکانات آموزشی دارند.

 اما به رغم همه این تلاشها گاه معلمان متوجه می‌شوند که بعضی از دانش آموزان اصلاً توجهی به درس ندارند و فقط به نوعی در مدرسه وقت گذرانی می‌کنند.شاید بسیاری از ما بازیگوشی و شیطنتهای بچه گانه را علت بی دقتی بدانیم، اما بهتر است بدانید در پاره ای موارد موضوع از این پیچیده‌تر است و دانش آموز مشکلی جدی در زمینه آموزش دارد.به جز اختلال بیش فعالی و نقص توجه که باعث مشکلات زیادی برای کودکان در خانه و مدرسه و افت تحصیلی قابل توجه آنها می‌شود، سایر اختلالات رفتاری نیز با تحصیل آنها ارتباط قوی دارد. کودکان مبتلا به اختلالات رفتاری معمولاً تکالیف خود را انجام نمی‌دهند، نامرتب هستند و در برنامه ریزی و زمان بندی بسیار ضعیفند. همچنین ارتباط نامناسب با آموزگاران نیز در عملکرد تحصیلی آنها تأثیرگذار است.عمده این اختلالات را می‌توان به این گونه تقسیم بندی کرد: مشکلات خانوادگی و شرایط محیطی، هوش مرزی یا عقب ماندگی ذهنی، اختلال لجبازی- مقابله ای، اختلال سلوک، اضطراب، افسردگی، اختلال یادگیری، اختلال اوتیستیک و اختلالات تکاملی رشد، سایر اختلالات و بیماری‌های جسمی.


مشکلات خانوادگی و شرایط محیطی
اگر در خانواده ای پدر و مادر دارای مشکلات رفتاری یا بیماری جسمی روانی باشند، در عملکرد تحصیلی فرزند اختلال به وجود می‌آید. همچنین زندگی فرزند با یکی از والدین، از دست دادن یک یا هر دو والد، از دست دادن یکی از نزدیکان، ابتلای یکی از والدین به افسردگی، اضطراب یا مشکلات روانی و وابستگی پدر یا مادر به موادمخدر یا رفتارهای ضداجتماعی از دیگر عوامل مؤثر در روند تحصیل کودک محسوب می‌شود.
از جمله دیگر شرایط خانواده و محیط که در عملکرد تحصیلی بچه‌ها تأثیر سوء دارند، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
- اگر پدر و مادر در تربیت فرزند تفاهم نداشته باشند و هرکدام پیامهای مختلفی به او ارایه دهند.
- اگر هیچ نظارتی بر اعمال کودک نباشد و والدین آنقدر گرفتار مشکلات اقتصادی و استرسهای خود باشند که توجهی به تکالیف بچه نشود و در جلسات اولیا و مربیان شرکت نکنند.
- جر و بحث کردن جلوی بچه ها
- رفتارهای نادرست مانند مورد بی مهری قرار دادن کودک، تنبیه فیزیکی و توهین
- والدینی که زمان کمی در منزل حضور دارند و بیشتر وقت خود را در خارج از خانه سپری می‌کنند.
- نداشتن برنامه ریزی مناسب برای بچه‌ها برای مطالعه و انجام تکالیف درسی
- در بعضی موارد تغییر محیط زندگی و مدرسه.
همچنین باید توجه کرد، نوع ارتباط معلم نیز با علاقه کودک به تحصیل ارتباط دارد. معلم با حوصله با تشویق به موقع، اعتماد به نفس کودک را تقویت کرده که نقش مهمی در موفقیت تحصیلی او دارد. همچنین نباید از تأثیر دوستان و همسالان نیز در علاقه مندی او به ادامه تحصیل غافل شد. پس والدین باید فرزندشان را در انتخاب دوست مناسب راهنمایی کنند.


کودکان دارای هوش مرزی یا عقب مانده ذهنی
این کودکان توان ذهنی محدودی دارند، در مقایسه با همسالان طبیعی خود مشکلات بیشتری از نظر توجه، کنترل خود، رفتارهای اجتماعی و یادگیری دروس دارند. در حال حاضر که بچه‌ها پیش از ورود به دبستان در طرح سنجش قرار می‌گیرند، بیشتر این گروه بچه‌ها شناسایی شده و برای ارزیابی بیشتر به مراکز تخصصی ارجاع داده می‌شوند.
اگر حمایت کافی و آموزش ویژه برای کودکان دارای هوش مرزی مهیا باشد و بسرعت شناسایی شوند، می‌توانند با تلاش فراوان در سالهای دبستان و راهنمایی موفقیت نسبی داشته باشند. البته با پیچیده تر شدن دروس در دبیرستان توصیه می‌گردد، در مدارس فنی حرفه ای که دروس عملی بیشتر و تئوری کمتر دارد، ادامه تحصیل دهند. به هر حال والدین این کودکان نباید ناامید شوند و بدانند که با آموزش مناسب و حمایت کافی فرزندشان به مهارت قابل ملاحظه ای دست خواهند یافت.


اختلال لجبازی و مقابله ای
کودکان مبتلا به این اختلال عموماً ناسازگارند و رفتارهای مقابله ای و منفی مانند سرپیچی از قوانین روزانه، قهر کردن، قشقرق راه انداختن، بحث با قدرت مافوق، آزار دیگران و مقصر دانستن دیگران در برابر مشکلات را نشان می‌دهند. این بچه‌ها در سنین پایین و پیش از مدرسه نیز اخلاق تندی دارند. وقتی وارد مدرسه می‌شوند از انجام تکالیف سرباز می‌زنند، با مراجع قدرت مثل مدیر، ناظم و معلم مشکل دارند، حرف شنوی ندارند، اگر تکالیفشان را انجام ندهند، دلیل تراشی می‌کنند و تقصیر را گردن دیگران می‌اندازند. کودکان لجباز دائماً با والدین درگیری دارند و آنها برای کنترل شروع به بدرفتاری می‌کنند و در برخوردهای انضباطی شان خشن، ناهماهنگ و ناتوان هستند؛ در نتیجه هر روز بر مشکلات این کودکان افزوده می‌شود. در مدرسه نیز به خاطر رفتارهای سرپیچی از قوانین، مرتب مورد توبیخ قرار می‌گیرند که این مسأله نیز موجب تشدید بدرفتاری می‌شود.در صورتی که کودک شما این رفتارها را دارد، نیاز به مشاوره تخصصی و مراجعه به روان‌پزشک و روان‌شناس است تا افزون بر بررسی و حل مشکل کودک، والدین نیز آموزشهای لازم را برای مدیریت رفتار کودک بیاموزند.


اختلال سلوک
اختلال سلوک یکی دیگر از مشکلاتی است که در روند تحصیل و توجه کودک به درس خواندن، تأثیر سوء دارد. کودکان مبتلا به این اختلال دایم به حقوق دیگران و قوانین و هنجارهای اجتماعی تجاوز می‌کنند. این رفتارها مانند ناسزاگویی، سرقت، پرخاشگری، خشونت و حتی خشونت جنسی، مدرسه گریزی، فرار از خانه و استفاده از موادمخدر در خانه، مدرسه و جامعه از آنها سر می‌زند. هر چه مشکلات اختلال سلوک زودتر بروز کند، شانس بهبود کمتر خواهد بود. این افراد معمولاً در سالهای پیش از دبستان و اوایل دبستان رفتارهای ناسازگاری و سرکشانه ای در خانه و مدرسه دارند. در سال‌های آخر دبستان شروع به قطع ارتباط با دوستان، دروغگویی، تقلب، ناسزاگویی و پرخاشگری می‌کنند. در دوران نوجوانی نیز تمام این مشکلات را خواهند داشت، به اضافه اینکه رفتارهای آشکار ستیزه جویانه نیز در آنها پدیدار می‌گردد. احتمال فرار از خانه و مدرسه و استفاده از موادمخدر در دوره راهنمایی و دبیرستان در آنها بسیار زیاد خواهد بود.
هیچ علاقه ای به ادامه تحصیل و رفتن به مدرسه ندارند و معمولاً از همان سالهای اول دبستان در انجام تکالیف بی دقت و افت تحصیلی شدید دارند. جوانی این افراد نیز همراه با رفتارهای ضداجتماعی، جنایتکاری، مشکلات ارتباط بین فردی و مشکلات شغلی روانی خواهد بود. این رفتارها آن قدر مشکل آفرین و دردسرساز است که نیاز به توجه و پیگیری هرچه سریع تر به مشاوره تخصصی است.


اضطراب
کودکان نگران افزون بر اضطراب در سایر حوزه ها، در زمان مدرسه رفتن نیز دچار ترس و اضطراب هستند. خیلی از اوقات صبحها هنگام رفتن به مدرسه خود را به بیماری می‌زنند، شکایت خفیف جسمانی مانند دل درد و سردرد را عنوان می‌کنند، تمایل دارند به جای رفتن به مدرسه در منزل بمانند و توجه والدین را جلب می‌کنند. اغالب تمایل به مدرسه نرفتن هنگام ورود از ابتدایی به راهنمایی و یا از راهنمایی به دبیرستان که تلاش بیشتری را می‌طلبد، افزایش می‌یابد. زمانی که به کودک اجازه داده می‌شود در منزل بماند، علایم بیماری بهتر می‌شود؛ اما روز بعد هنگام نزدیک شدن به زمان مدرسه شکایت از بیماری مجدداً شروع می‌شود. گاهی هم بچه‌ها به خاطر ترس از جدایی از والدین به مدرسه نمی‌روند. اگر کودک به مدت طولانی از مدرسه و همکلاسی هایش دور باشد، امکان دارد دچار مشکلات جدی اجتماعی و تحصیلی شود. گرچه امتناع و علاقه نداشتن به مدرسه برای والدین دشوار است، اما با تلاشهای تخصصی این مشکل تا حد خوب و زیادی قابل حل است. آنها نباید در مراجعه به مراکز تخصصی درنگ کنند و می‌توانند با کمک روانپزشک کودک و درمانهای مؤثر، فرزندشان را برای برگرداندن به مدرسه و سایر فعالیتهای مهم روزانه آماده کنند. بعضی از علایم بچه‌های مبتلا به اختلال اضطرابی عبارتند از:
- به تنهایی در اتاق نمی‌ماند
- رفتارهای چسبنده به والدین دارد
- ترس زیادی نسبت به آسیب به خود و والدین دارد
- پدر و مادر را در اطراف خانه تعقیب می‌کند
- در به خواب رفتن مشکل دارد
-کابوس و وحشت شبانه دارد
- از حیوانات و موجودات خیالی می‌ترسد
- از تنها بودن در تاریکی هراس دارد
- مرتب از بیماری هایی مانند دل درد و سردرد شکایت می‌کند


افسردگی
کودک افسرده علاقه ای نسبت به مدرسه و همچنین سایر فعالیتهایی که قبلاً او را خوشحال می‌کرده، ندارد. از دوستان کناره گیری می‌کند، در بازی و فعالیت شرکت نمی‌کند، بدخلقی، رفتارهای ایذایی (آزارگرانه) و پرخاشگری دارد، لجاجت و بهانه گیری می‌کند، در الگوی خواب و اشتهای او مشکل به وجود می‌آید، به طوری که کم خواب و کم اشتها می‌شود و همه اینها زمینه ساز افت تحصیلی می‌شود. از آنجا که افسردگی در رشد جسمی و تکاملی کودک تأثیر می‌گذارد، در رشد تکلم کودک نیز اشکال ایجاد می‌شود. همچنین این کودکان در رشد تفکر انتزاعی نیز دچار مشکل می‌شوند. در صورت مشاهده این علایم حتماً نیاز به کارشناس و روانپزشک کودک وجود دارد.


اختلال یادگیری
بچه هایی که دچار اختلال یادگیری هستند، با وجودی که هوش طبیعی دارند، آموزشهای درسی را به خوبی درک نمی‌کنند و نمی‌توانند روی تکالیف تمرکز کنند و در نتیجه عملکرد مناسبی در مدرسه ندارند. این کودکان در فهم و تعقیب آموزشهای درسی و یادآوری مطالبی که بارها به آنها گفته شده مشکل دارند. نمی‌توانند براحتی مطلبی را بخوانند و پس از پایان کلاس اول مهارت روانخوانی را کسب نمی‌کنند و این مشکل در سالهای بالاتر نیز همچنان ادامه پیدا می‌کند. در مشق نوشتن، دیکته و هجی کردن مشکل دارند و دیکته‌های آنها معمولاً پر غلط و قابل تصحیح نمی‌باشد. کلمات و حروف را بخوبی تشخیص نمی‌دهند مثلاً «س» و «ص» را مرتب با هم اشتباه می‌گیرند. مشکل برعکس نوشتن دارند؛ مثلاً به جای «آب»، «با» یا 89 را 98 می‌نویسند. مفاهیم ریاضی مانند جمع، تفریق، ضرب و... را درک نمی‌کنند. اعداد نویسی را یاد نمی‌گیرند و عدم درک مفهوم زمان مانند دیروز، امروز و فردا دارند. این مشکلات نیز نیاز به بررسی دقیق توسط متخصص دارد تا تمام موضوعات در مورد کودک ارزیابی شود. روانپزشک کودک و نوجوان با همکاری متخصص امر آموزش قادر به مداخله و درمان جامع تر و سریع تر برای کودک و خانواده اش خواهد بود.


اختلال اوتیستیک و اختلالات نافذ رشد
مهمترین مشکل این بچه‌ها نقص در برقراری ارتباط است. آنها در برقراری ارتباط دو طرفه و بازی‌های سمبولیک و خلاق مشکل دارند. افزون بر این قادر به برقراری ارتباط کلامی نیز نیستند. ارتباط چشمی کمی حتی با والدین برقرار می‌کنند و نمی‌توانند رابطه عاطفی مناسبی حتی با نزدیکان داشته باشند. تکلم این کودکان با تأخیر مواجه است، چون علاقه ای به ایجاد ارتباط با دیگران ندارند. حضور در موقعیتهای شلوغ برای آنها اضطراب آور است. بسیاری از آنها ضریب هوشی بالایی ندارند، به طوری که 45 تا 75 درصد آنها عقب ماندگی ذهنی دارند. در مواردی هم که کودک هوش مناسبی دارد و در مدارس معمولی حضور می‌یابد با توجه به اینکه از نظر رشد مهارتهای اجتماعی و ارتباطی عقب تر از سن تقویمی خود است و در کسب مهارتها تأخیر دارد، نیاز به توجه و آموزش خاص برای او ضروری می‌نماید.


سایر اختلالات جسمی
بیماری‌های جسمی مزمن، بیماری هایی که منجر به بستری شدنهای طولانی و مکرر می‌گردد، مشکلات شنوایی، بینایی، تکلم و زبان، تصادف، آسیبهای فیزیکی و از این قبیل همه از علل افت تحصیلی می‌باشند که قطعاً کودکان گرفتار این مشکلات نیاز به توجه تخصصی داشته تا نیازهای خاص آنها مشخص و برنامه ریزی آموزشی متناسب با توانایی هایشان برای آنها تهیه و تنظیم گردد.
در پایان لازم است توجه والدین را به این نکته جلب کنیم که تغییر پایه تحصیلی نیز می‌تواند یک علت افت تحصیلی باشد. ولی معمولاً این افت در چند ماه اول سال است و کودک و نوجوانی که مشکل خاصی ندارد، می‌تواند خود را با شرایط وفق داده و ضعف درسی را جبران و بتدریج توانمندی‌های لازم را کسب کند.این نکته را نیز به خانواده‌ها یادآور می‌شویم که فرزند ما هر نقصی که داشته باشد، قطعاً در کنار آن توانایی‌ها و توانمندی‌های خاصی نیز دارد. فراموش نکنیم که انتظارات ما از فرزندمان باید واقع بینانه و متناسب با توانایی‌های او باشد. انتظار ایده آل بودن از او نداشته باشیم؛ چون خود ما نیز به عنوان پدر و مادر هیچ وقت ایده آل نیستیم. نقاط قوت و ضعف او را شناسایی کنیم؛ به خاطر نقاط قوت او را تشویق و کمک کنیم تا کاستی‌ها را برطرف کند. فرزند ما هر یک از مشکلات بالا را که داشته باشد، نباید ناامید شویم. با پیگیری مناسب و مراجعه به موقع و تشخیص قطعاً می‌توان به نتیجه خوبی دست یافت.

 

منبع:

زندگی سالم / برگردان به پارسی: مریم سادات کاظمی