مدیریت مدرسه

تجربیات من

مدیریت مدرسه

تجربیات من

7 ویزگی کارکردی یک مدیر موفق کدامند

مشارکت فکری کارکنان

شما به عنوان مدیر ، درگیر مسائل کلان شرکت هستید و این ، از توجه به جزئیاتی که گاه بسیار مهم هم هستند غافل تان می کند.
بنابراین زمانی را به گوش کردن به صحبت های کارکنان خود اختصاص دهید. از آنها سوالاتی درباره کارهای شرکت و وظایف شان بپرسید و با اشتیاق گوش کنید، حتی اگر کارمندتان حرف مهیجی برای گفتن نداشته باشد.
ممکن است از شنیدن برخی واقعیت های درون شرکت متحیر شوید و برای آنها تصمیمات جدید بگیرید.

این فکر که چون شما رئیس هستید پس از همه بیشتر می دانید ، می تواند نقطه شروع فروپاشی شرکت شما باشد زیرا ممکن است یکی از کارمندان تان چیزی بداند که شما نمی دانید و اتفاقاً بسیار هم استراتژیک است ؛ همه را در نظر بگیرید.

 360 درجه
یاد بگیرید و هرگز فارغ التحصیل نشوید

حتی اگر بالاترین مدرک دانشگاهی را هم دارید، باز هم از یاد گرفتن غفلت نکنید. مدیری که خود را از آموختن بی نیاز بداند ، به زودی متوجه خواهد شد که رقبا با سرعت از او و شرکتش سبقت می گیرند.
یادگیری تا 360 درجه و تمام وجه باشد و بکوشید از هر که می توانید یاد بگیرید. در دوره های کوتاه مدت ثبت نام کنید، کتاب های روز را ولو به اجمال بخوانید. سایت هایی که مطالب مفیدی درباره مدیریت و حرفه تان دارند را شناسایی کنید و مدام به آنها سر بزنید.
میز مدیریت برای شما ، باید در عین حال صندلی دانشگاه هم باشد.

عدم شتاب در تصمیم گیری ها
 

مشکلات در مسیر مدیریت امری عادی است. ممکن است کارمندی شما را ناراحت کند یا شریکی خلف وعده کند یا پیمانکارتان ، تاخیر داشته باشد یا رقیب تان کاری غیراخلاقی انجام دهد و نظایر این ها.
بدترین انتخاب در این باره ، تصمیم شتاب زده است. در مواقع این چنینی ، سعی کنید بر خود مسلط باشید. با خودتان عهد ببندید که که در حالت های عصبی ، تصمیم نگیرید.
گاهی اوقات 15 دقیقه صبر کردن و بعد تصمیم گرفتن مسیر را کاملا عوض می کند. گاهی اوقات نیز باید یک یا چند روز صبر کنید و در این مدت با دیگران مشورت نمایید.

یادتان باشد که شما یک مدیر هستید و با کسی که در خیابان بر اثر واقعه ای عصبی می شود و دست به واکنش احساسی می زند فرق می کنید.
 
 تحمل و انتقادپذیری بخشی از ویژگی های ذاتی مدیران است
 
کسی که مسوولیت یک واحد را بر عهده می گیرد ، باید بداند که در آن واحد - از یک کلاس درس تا یک کشور - درباره اش پچ پچ و انتقاد وجود خواهد داشت. کسی که تحمل این را ندارد که پشت سرش حرف بزنند ، اساساً نباید وارد فاز مدیریتی شود. چنین کسی اگر بخواهد با این موضوع مقابله کند باید تقریباً تمام توانش را مصروف آن کند و از وظایف اصلی اش باز بماند.

مدیر در عین حال باید به کارمندانش فرصت بدهد که در یک فضای سالم و مؤدبانه ، نقدهای خود را مطرح کنند. طبیعی است کسانی که فضای نقد را به سمت آشفته سازی امور شرکت می برند ، به خاطر مصالح عالی شرکت ، باید مهار شوند و در عین حال از آن بخش از نقدهایشان که برغم ارائه نامطلوب، درست هستند ، باید بهره برد.
 
  واگذاری اختیارات

یک مدیر خوب ، کسی نیست که خودش همه کارها را انجام دهد ، بلکه مدیر خوب کسی است که بتواند افراد مناسب را جذب و اندک اندک کارها را به آنان محول کند و خودش به کارهای مهم تر و جدیدتر و نیز نظارت عالیه بپردازد.

اگر با واگذاری وظایف ، خروجی کار واگذاری شده از 100 به 80 می رسد ، در مقابل با آزاد شدن ظرفیت مدیر و به کار گیری آن در یک عرصه جدید که فعلاً خروجی صفر دارد ، بسیار بیش از آن 20 درصد کاهش یافته ، نتیجه خواهید گرفت. مجموعی نگاه کنید. 

نظام پاداش و تنبیه


 کارمندانی که سخاوتمندانه بیش از وظایفی که بر روی کاغد بر عهده دارند کار می کنند ، باید با کسانی که مانند ربات به امور اداری محوله می پردازند ، تفاوت داشته باشند. همچنین بین این دو گروه و کسانی که از زیر مسوولیت در می روند نیز باید تفاوت بیشتر و عیان تری وجود داشته باشد.
نظام پاداش و تنبیه ، بی آن که دچار افراط شود - به گونه ای که کارمندان را بیش از حد متوقع سازد یا آنها را دلسرد کند - باید بخشی از ساز و کارهای مدیریتی شما باشد.

در عین حال هیچ وقت فراموش نکنید که نیروهای شما بیش و پیش از هر چیز انسان هستند و شایسته رفتار انسانی.

ارزیابی دوره ای


مدیر خوب  مانند یک ناخدای زیردست، باید مدام نقشه و قطب نما را در کنار خود داشته باشد تا ببینید آیا کشتی تحت مدیریت او در مسیری که تعیین شده به پیش می رود یا خیر؟ اگر جواب مثبت است ، چگونه می توان بر سرعت و قدرتش افزود و اگر منفی است ، انحراف از مسیر چقدر بوده و چرا؟ و راه های جبران و اصلاح چیست؟
حتی ممکن است در این ارزیابی های دوره ای ، به این نتیجه برسید که مسیر را اشتباه انتخاب کرده اید و باید در راهبردتان تغییر دهید.

این که  ارزیابی دوره ای در چه بازه زمانی باید انجام گیرد ، بستگی به نوع کارتان دارد ولی آنچه مسلم است این که مدیریت بدون ارزیابی دوره ای ، راندن در تاریکی است. مدیریت هیچ نسبتی با ضرب المثل "تیر در تاریکی انداختن" ندارد

10 نکته مهم برای یک مدیر موفق

10 نکته مهم برای یک مدیر موفق

 

همانطور که می دانید در هر سازمانی، یک هرم سازمانی وجود دارد که کل فعالیت های سازمانی را مدیریت می کند. صرفنظر از اینکه شما کجای هرم هستید، در سمت مدیر ارشد، مدیر میانی یا در سطح سرپرست، شما مسلماً مسئول هدایت و مدیریت یکسری نیروهای تحت سرپرستی خود هستید تا از طریق هدایت و مدیریت آنان به اهداف سازمانی نایل آیید.

داشتن یک مدیر خوب می تواند محل کار را به یک دانشگاه به معنای واقعی تبدیل کند که می تواند تجارب با ارزشی فرا بگیرید و اگر مدیرتان خوب نباشد می تواند محل کارتان را به یک جهنم تبدیل کند که در این صورت مجبور خواهید شد اوقات با ارزشتان را در آنجا هدر دهید.

یک مدیر خوب می تواند به نیروهایش انگیزه دهد، از اشتباهات گذشته درس گرفته و با ایجاد یک محیط پویا و تقویت روحیه تیمی در مسیر نایل شدن به اهداف کارکنان و سازمان موفق باشد.

 در ذیل به 10 نکته ای که می تواند شما را به یک مدیر موفق تبدیل کند، اشاره می کنیم:


کارکنانتان را خوب بشناسید

اگر قصد دارید به یک مدیر موفق تبدیل شوید، باید کارکنان خود را به خوبی بشناسید و صحبت کردن یکی از بهترین روش های شناخت آنان است. شما می توانید با آنها ناهار خورده و درباره موضوعات مورد علاقه شان صحبت کنید. هر چه بیشتر و بهتر کارکنان خود را بشناسید، بهتر می توانید تیم خود را هدایت کنید.

 

مهارت های ارتباطی خود را بهبود دهید

جهت هدایت و مدیریت سازمان خود نیازمند ارتباط با کارکنان خود هستید. برای این منظور به مهارت های ارتباطی بالایی نیاز دارید که بتوانید افکار و ایده های خود را با بهترین روش ممکن ارتباطی به آنها انتقال دهید.

اگر شما فردی با هوش هستید ولی ازمهارت ارتباط خوبی برخوردار نیستید، نمی توانید یک مدیر خوبی باشید. با مدیران با هوش زیادی کار کرده ام که بزرگترین مشکل آنها عدم موفقیت در ارتباط با زیر دستانشان بوده است.

 

همیشه در اتاقتان به روی زیر دستانتان باز باشد

همیشه در جلساتی که برگزار می کنید به زیر دستانتان صراحتاً اعلام کنید که همیشه در دسترس هستید و آنان می توانند هر سوال و نگرانی که دارند با شما در میان بگذارند. مثل مدیرانی نباشید که فکر می کنند در صورت باز بودن در اتاقتان، زیر دستانتان مزاحمتان خواهند شد و وقت شما را خواهند گرفت. باز بودن در اتاق را یک فرصتی  ببینید که می توانید به کارکنانتان انتقال دهید که چقدر تمایل دارید مکان کاریشان را تبدیل به یک محل خیلی خوبی برای فعالیت کنید.

هرگز نگرانی ها و دل مشغولی هایشان را موضوع بی ارزش قلمداد نکنید و مطمئن باشید که خیلی خوب به حرف هایشان گوش داده اید. گوش دادن باید با تمامی وجود باشد.

 

فعالانه مدیریت کنید

مدیریت فعالانه عبارت است: دانستن اینکه زیر دستانتان چه کا ر می کنند و بدون اینکه مزاحمتی در کارشان ایجاد کنید از طریق تقویت روش انجام کارشان، مدیریت کنید. شما باید اعتماد داشته باشید که آنان به اندازه کافی توانایی انجام کار را دارند و به جای مدیریت کارشان، خودشان را مدیریت کنید. مدیریت زیر دستانتان خیلی سخت می شود اگر شما از حساسیت کنترلی بالایی برخوردار باشید.

 

از اشتباه کردن کارکنانتان نهراسید و بگذارید اشتباه کنند

به عنوان مدیر، شما مسئول کارهای زیر دستان خود هستید و همین طور مسئول اشتباهات آنها. از این رو ممکن است شما پیش قدم شوید و یکسری دستورالعمل های دقیق، شفاف و انعطاف ناپذیر تهیه کنید که از اشتباه کردن پیشگیری کنید.

مواظب باشید که کارکنانتان از اشتباه کردن نترسانید. در این صورت ممکن است آنها برای هر کار جزئی نزد شما آیند و کارشان را با شما چک کنند. در این صورت آنها اشتیاقی به تصمیم گیری نخواهند داشت چون ممکن است اشتباه کنند که منجر به این خواهد شد که کارمندان شما متکی به شما باشند.

کمتر بهره ور بوده و بیشتر وقت شما را بگیرند. آنان نیاز به فکر کردن دارند و برای این کار نیاز به یاد گرفتن دارند  و برای یاد گرفتن گاهی اوقات اشتباه کردن لازم است. به آنها اعتماد کنید و حاشیه خطایی برایشان در نظر بگیرید.

 

تفویض اختیار کنید و ابزار های لازم برای انجام وظایفشان را در اختیارشان قرار دهید

شما اگر در انجام کار خوب هستید چون یک مدیر هستید و این بدین معنی نیست که تمامی کارها را خودتان انجام دهید. یکی از وظایف شما به عنوان مدیر انتقال دانش خوب انجام دادن کار به دیگران است.

اگر با موضوع تفویض احساس ناراحتی می کنید می توانید از وظایف کوچک و سپس بزرگ و بزرگ تر شروع کنید. مشکلاتی که ممکن است سر راهشان باشد را پیش بینی و آموزش کافی در این رابطه را انتقال دهید.

در مسیر تفویض اختیار، شما باید امکانات و ابزارهای مناسب را در اختیار آنان قرار دهید. تفویض اختیار بدون دادن امکانات لازم نمی تواند آنان را در انجام بهتر وظایفشان یاری کند.

 

زیر دستان خود را به چالش بکشید

هیچ چیزی بدتر از داشتن یک زیر دست خسته و بدون انرژی نیست. اطمینان حاصل کنید که کارمندانتان را به چالش می کشید تا از بهترین و بیشترین توانشان استفاده کنند و آنها از این عمل شما خوشحال خواهند شد. آنها را مجبور به اضافه کاری نکنید، فقط به چالش بکشید.

 

سیستم تشویق و تنبیه مناسب و شایسته ای را برقرار کنید

با شناخت کامل کارکنانتان، بهتر می توانید آنها را تشویق کنید. این تشویق ها لزوماً از نوع پولی نیست و می تواند تشویق های ساده ای از قبیل انتقال آنان به واحدی که دوست دارند در آنجا فعالیت کنند، باشد. تشویق و تنبیه به موقع از اهمیت بسزایی در پیشبرد اهداف سازمانی برخوردار است.

 

فراموش نکنید که شما مدیر هستید

طوری رفتار نکنید که کارکنانتان فراموش کنند که مدیری وجود ندارد. در همه اوقات، با رفتارهای مناسب و تصمیمات قاطع خود به آنان نشان دهید که صرفنظر از اینکه روحیه تیمی خوبی در سازمان وجود دارد و همه وظایفشان را به خوبی انجام می دهند ولی این شما هستید که تصمیم آخر را می گیرید و شما مدیر هستید.

 

از اشتباهات خود درس بگیرید

زمانی که کارها طبق برنامه پیش نمی رود، اشتباه را شناسایی و به کارکنان خود توضیح دهید که در صورت انجام آن کار به روش دیگری، این اشتباه اتفاق نمی افتد. این عمل به آنان نشان خواهد داد که شما نیز اشتباه می کنید و چگونه از آن درس گرفته و برخورد نمی کنید. به آنان یاد دهید که از اشتباهات خود درس بگیرید.

 

سالروز فتح خرمشهر


سالروز فتح خرمشهر

 

در خیال خرمشهر که کنار کارون آرام نشسته بود، هیچ صدای خمپاره ای نبود. نخلستان هایش صدای چرخ های تانک را تا آن روز نشنیده بود، تا شهریور ماه 59 که خرمشهر، خونین شهر شد. پس از گذشت روزهای تاریک و پر دود اسارت، در سوم خرداد 1361 شهر از اشغال درآمد. خرمشهر نخل های سوخته، نخل های بی سر... 

فتح خرمشهر (سوم خرداد 1361) در تاریخ جنگ ایران و عراق از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. خبر آزادی خرمشهر آن چنان شگفت‌آور بود که در سراسر میهن اسلامی ما مردم را به وجد آورد. با اعلام خبر فتح خرمشهر مردم ایران بسان خانواده‌ای بزرگ که فرزند از دست رفته خود را باز یافته است اشکهای شادی و شعف خود را نثار روح شهدای حماسه‌آفرین صحنه‌های شورانگیز این نبرد کردند. برای پی بردن به عظمت این نبرد حماسی کافی است بدانیم که نیروهای  متجاوز عراق پیش از نبرد سرنوشت ساز رزمندگان ما برای آزادی خرمشهر در اطلاعیه‌ای به نیروهای خود دستور داده بودند که دفاع از خرمشهر را به منزله دفاع از بصره، بغداد و تمام شهرهای عراق محسوب دارند. همچنین تجهیزات و امکانات دفاعی دشمن در این منطقه نشان می‌داد که عراق خرمشهر را به عنوان نماد پیروزی خود در جنگ به حساب آورده و قصد داشته است به هر قیمت،‌ این شهر را در تصرف نیروهای خویش نگهدارد.

هنگامی که مرحله اول و دوم عملیات بیت‌المقدس به پایان رسید و رزمندگان ما در اطراف خرمشهر مستقرشدند، رادیوی رژیم بعثی، می‌کوشید در تبلیغات کاذب خود، حضور نیروهای عراق را در خرمشهر به رخ بکشد تا توجیهی برای ترمیم روحیه نیروهای شکست خورده و رو به هزیمت عراق باشد. فتح خرمشهر در زمانی کمتر از 24 ساعت، موجب شد که بخش قابل توجهی از نیروهای مهاجم عراقی به اسارت نیروهای جمهوری اسلامی ایران درآیند.

نبرد بزرگ، سرنوشت‌ساز و غرورآفرین بیت ‌المقدس که برای رها سازی خرمشهر از سلطه‌ نیروهای مهاجم عراقی انجام شد، از دهم اردیبهشت ماه تا چهارم خرداد ما 1360 به طول انجامید. این نبرد حماسی علاوه بر  پایان بخشیدن به 19 ماه اشغال بخشی از حساس‌ترین مناطق خوزستان و آزادسازی خرمشهر، ضربه‌ای سهمگین و کمرشکن به توان رزمی و جنگ طلبی‌های دشمن مهاجم وارد ساخت.

کوتاه سخن اینکه عملیات بیت‌المقدس به عنوان برجسته‌ترین عملیات پدآفندی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در تاریخ نظامی 8 سال دفاع مقدس ثبت شده است.

اگر امروز در هر شهر و روستا به گلزار شهیدان گذر کنیم و تاریخ نقش بسته بر سنگرها را مرور کنیم، خواهیم دید که مجموعه شهیدان سوم خرداد 1360 الگویی کوچک از ملت مقاوم ایران است که چونان سپهری  پر ستاره می درخشد. شادیهای به یاد ماندنی خودجوش و سراسری پس از آزادسازی خرمشهر نیز برگ  دیگری از این حماسه ملی بود و نشان داد که مردم سراسر اقطار و بلاد ایران اعم از آن که هرگز خرمشهر را به چشم دیده باشند یا نه چگونه از شنیدن خبر این پیروزی ساعتها به دست افشانی و پایکوبی پرداختند وهزیمت دشمن اشغالگر را از خاک میهن جشن گرفتند.

سوم خرداد یک حماسه ملی است؛ اگر حضور ملت در صحنه جبهه های دفاع نبود، نه حماسه آن پیروزی  تحقق می یافت و نه حماسه حضور مردم در جشن پس از پیروزی. لذا به حق می توان گفت پاسداشت فتح خرمشهر در گرو پاسداشت حضور مردمی در همه صحنه هاست.

 

تجربه ای از مدیریت

تجربه ای از مدیریت

تجربه ای از مدیریتمدیریت در نظرگاه من یعنی :"سازماندهی اراده ها در راستای هدفی مشخص به گونه ای که از استعدادهای اشخاص نهایت استفاده شود."
هفته ای که گذشت هفته پربار و سنگینی بود (برای من و دوستانم).
درگیر اجرای برنامه دو روزه ای بودیم که از روز تصمیم گیری تا اجرای آن فقط ۶ روز وقت داشتیم. یعنی در این ۶ روز می بایست ۳۸ استاد مجرب را برای برنامه می یافتیم و از طرف دیگر تنظیم وقت برای ایشان انجام می دادیم. همچنین سایر اموری که در اجرای هر برنامه ای عمومیت دارد.
از طرف دیگر مشکل مالی داشتیم و مجبور بودیم اسپانسر بگیریم که تمام تلاشمان را کردیم تا حداکثر امکانات را از اسپانسر خود بگیریم.
طی این هفته تجربه خوبی اندوختم ، فهمیدم که آنچه در مدیریت مهم است اراده مدیر و نحوه مدیریت او و همچنین چگونگی ارزش گذاری وی روی کارها است نه نبود امکانات و نیروی انسانی. البته گاها کمبود نیروی انسانی نیز تاثیرگذار است، اما می شود با تدبیر درست و برنامه ریزی منظم تاثیرش را به حداقل رساند. باید فکر کرد که چگونه از هر کس در بهترین جای ممکن استفاده کرد.
همان طور که خود می دانید : "مدیریت خوب یعنی توانایی انجام امور توسط دیگران".
مدیری که تمام کارها را خود انجام می دهد مدیر خوبی نیست. مدیر خوب کسی است که با اعتماد به اطرافیان خود، آنها را در برابر انجام امور شریک می کند و از آنها گزارش می خواهد.
مدیر خوب در واقع یک ناظر خوب است. و با نظارت دقیق اش احتمال بروز بحران را کاهش می دهد و میزان بهره مندی و موفقیت را بالا می برد.
یک جمله از پائولو کوئیلو یادم هست که می گوید: "هنگامی که تو تصمیم به انجام کاری می گیری سراسر کیهان در انجام آن به تو کمک می کنند." (نقل به مضمون)
اما نکته دیگری که از برنامه دو روزه هفته پیش گرفتم این بود که به قول یک روانشناس سرشناس هیچ وقت به افراد به طور ۱۰۰% اعتماد نکن، لااقل ۱% به کار آنها ظنین باش، (نقل به مضمون) قبلا مفهوم این جمله در ذهنم خوب جانیفتاده بود، اما حالا دریافته ام که نباید به هیچ کس به طور ۱۰۰% ایمان داشت و به وی اعتماد کرد. حالا دریافته ام که بعضی از مواقع حس خودشیفتگی، برتر بودن و خودسری در اطرافیان چقدر ممکن است برایت گران تمام شود.

منبع : مطالب ارسال شده

مطالب مرتبط

چگونه یک مدیر خوب باشیم‌؟

چگونه یک مدیر خوب باشیم‌؟

۱ - قدردانی و تجلیل‌های خالصانه و واقعی را از یاد نبرید.
۲ - اشتباهات دیگران را غیرمستقیم به آنان گوشزد کنید.
۳ - قبل از سرزنش دیگران‌، درباره خطاهای خود صحبت کنید.
۴ - به جای این که مستقیماً دستور بدهید، آنها را در قالب سؤال مطرح کنید.
۵ - آبروی دیگران را حفظ کنید.
۶ - چنان چه کوچکترین پیشرفتی در عملکرد سایرین می‌بینید، از آنها تمجید کنید. در تصدیق کردن‌هایتان‌، خالص و در تمجیدهایتان بی‌مضایقه عمل کنید.
۷ - دیگران را به نیکی یاد کنید تا آنها نیز بتوانند در زندگی خودشان را بالا بکشند.
۸ - به کارمندان خود دلگرمی بدهید.
۹ - اگر دیگران به پیشنهادتان عمل کردند با رفتار مناسب خود آنها را شاد کنید.