مدیریت مدرسه

تجربیات من

مدیریت مدرسه

تجربیات من

علل بی علاقگی و بی انگیزگی دانش آموزان به درس خواندن

روزهای زیبای پاییز با آغاز سال تحصیلی و خاطرات زیبای آن همراه است. امروزه والدین برای تحصیل فرزندانشان اهمیت بسیاری قایلند و از مدتها پیش سعی درانتخاب بهترین مدرسه و امکانات آموزشی دارند.

 اما به رغم همه این تلاشها گاه معلمان متوجه می‌شوند که بعضی از دانش آموزان اصلاً توجهی به درس ندارند و فقط به نوعی در مدرسه وقت گذرانی می‌کنند.شاید بسیاری از ما بازیگوشی و شیطنتهای بچه گانه را علت بی دقتی بدانیم، اما بهتر است بدانید در پاره ای موارد موضوع از این پیچیده‌تر است و دانش آموز مشکلی جدی در زمینه آموزش دارد.به جز اختلال بیش فعالی و نقص توجه که باعث مشکلات زیادی برای کودکان در خانه و مدرسه و افت تحصیلی قابل توجه آنها می‌شود، سایر اختلالات رفتاری نیز با تحصیل آنها ارتباط قوی دارد. کودکان مبتلا به اختلالات رفتاری معمولاً تکالیف خود را انجام نمی‌دهند، نامرتب هستند و در برنامه ریزی و زمان بندی بسیار ضعیفند. همچنین ارتباط نامناسب با آموزگاران نیز در عملکرد تحصیلی آنها تأثیرگذار است.عمده این اختلالات را می‌توان به این گونه تقسیم بندی کرد: مشکلات خانوادگی و شرایط محیطی، هوش مرزی یا عقب ماندگی ذهنی، اختلال لجبازی- مقابله ای، اختلال سلوک، اضطراب، افسردگی، اختلال یادگیری، اختلال اوتیستیک و اختلالات تکاملی رشد، سایر اختلالات و بیماری‌های جسمی.


مشکلات خانوادگی و شرایط محیطی
اگر در خانواده ای پدر و مادر دارای مشکلات رفتاری یا بیماری جسمی روانی باشند، در عملکرد تحصیلی فرزند اختلال به وجود می‌آید. همچنین زندگی فرزند با یکی از والدین، از دست دادن یک یا هر دو والد، از دست دادن یکی از نزدیکان، ابتلای یکی از والدین به افسردگی، اضطراب یا مشکلات روانی و وابستگی پدر یا مادر به موادمخدر یا رفتارهای ضداجتماعی از دیگر عوامل مؤثر در روند تحصیل کودک محسوب می‌شود.
از جمله دیگر شرایط خانواده و محیط که در عملکرد تحصیلی بچه‌ها تأثیر سوء دارند، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
- اگر پدر و مادر در تربیت فرزند تفاهم نداشته باشند و هرکدام پیامهای مختلفی به او ارایه دهند.
- اگر هیچ نظارتی بر اعمال کودک نباشد و والدین آنقدر گرفتار مشکلات اقتصادی و استرسهای خود باشند که توجهی به تکالیف بچه نشود و در جلسات اولیا و مربیان شرکت نکنند.
- جر و بحث کردن جلوی بچه ها
- رفتارهای نادرست مانند مورد بی مهری قرار دادن کودک، تنبیه فیزیکی و توهین
- والدینی که زمان کمی در منزل حضور دارند و بیشتر وقت خود را در خارج از خانه سپری می‌کنند.
- نداشتن برنامه ریزی مناسب برای بچه‌ها برای مطالعه و انجام تکالیف درسی
- در بعضی موارد تغییر محیط زندگی و مدرسه.
همچنین باید توجه کرد، نوع ارتباط معلم نیز با علاقه کودک به تحصیل ارتباط دارد. معلم با حوصله با تشویق به موقع، اعتماد به نفس کودک را تقویت کرده که نقش مهمی در موفقیت تحصیلی او دارد. همچنین نباید از تأثیر دوستان و همسالان نیز در علاقه مندی او به ادامه تحصیل غافل شد. پس والدین باید فرزندشان را در انتخاب دوست مناسب راهنمایی کنند.


کودکان دارای هوش مرزی یا عقب مانده ذهنی
این کودکان توان ذهنی محدودی دارند، در مقایسه با همسالان طبیعی خود مشکلات بیشتری از نظر توجه، کنترل خود، رفتارهای اجتماعی و یادگیری دروس دارند. در حال حاضر که بچه‌ها پیش از ورود به دبستان در طرح سنجش قرار می‌گیرند، بیشتر این گروه بچه‌ها شناسایی شده و برای ارزیابی بیشتر به مراکز تخصصی ارجاع داده می‌شوند.
اگر حمایت کافی و آموزش ویژه برای کودکان دارای هوش مرزی مهیا باشد و بسرعت شناسایی شوند، می‌توانند با تلاش فراوان در سالهای دبستان و راهنمایی موفقیت نسبی داشته باشند. البته با پیچیده تر شدن دروس در دبیرستان توصیه می‌گردد، در مدارس فنی حرفه ای که دروس عملی بیشتر و تئوری کمتر دارد، ادامه تحصیل دهند. به هر حال والدین این کودکان نباید ناامید شوند و بدانند که با آموزش مناسب و حمایت کافی فرزندشان به مهارت قابل ملاحظه ای دست خواهند یافت.


اختلال لجبازی و مقابله ای
کودکان مبتلا به این اختلال عموماً ناسازگارند و رفتارهای مقابله ای و منفی مانند سرپیچی از قوانین روزانه، قهر کردن، قشقرق راه انداختن، بحث با قدرت مافوق، آزار دیگران و مقصر دانستن دیگران در برابر مشکلات را نشان می‌دهند. این بچه‌ها در سنین پایین و پیش از مدرسه نیز اخلاق تندی دارند. وقتی وارد مدرسه می‌شوند از انجام تکالیف سرباز می‌زنند، با مراجع قدرت مثل مدیر، ناظم و معلم مشکل دارند، حرف شنوی ندارند، اگر تکالیفشان را انجام ندهند، دلیل تراشی می‌کنند و تقصیر را گردن دیگران می‌اندازند. کودکان لجباز دائماً با والدین درگیری دارند و آنها برای کنترل شروع به بدرفتاری می‌کنند و در برخوردهای انضباطی شان خشن، ناهماهنگ و ناتوان هستند؛ در نتیجه هر روز بر مشکلات این کودکان افزوده می‌شود. در مدرسه نیز به خاطر رفتارهای سرپیچی از قوانین، مرتب مورد توبیخ قرار می‌گیرند که این مسأله نیز موجب تشدید بدرفتاری می‌شود.در صورتی که کودک شما این رفتارها را دارد، نیاز به مشاوره تخصصی و مراجعه به روان‌پزشک و روان‌شناس است تا افزون بر بررسی و حل مشکل کودک، والدین نیز آموزشهای لازم را برای مدیریت رفتار کودک بیاموزند.


اختلال سلوک
اختلال سلوک یکی دیگر از مشکلاتی است که در روند تحصیل و توجه کودک به درس خواندن، تأثیر سوء دارد. کودکان مبتلا به این اختلال دایم به حقوق دیگران و قوانین و هنجارهای اجتماعی تجاوز می‌کنند. این رفتارها مانند ناسزاگویی، سرقت، پرخاشگری، خشونت و حتی خشونت جنسی، مدرسه گریزی، فرار از خانه و استفاده از موادمخدر در خانه، مدرسه و جامعه از آنها سر می‌زند. هر چه مشکلات اختلال سلوک زودتر بروز کند، شانس بهبود کمتر خواهد بود. این افراد معمولاً در سالهای پیش از دبستان و اوایل دبستان رفتارهای ناسازگاری و سرکشانه ای در خانه و مدرسه دارند. در سال‌های آخر دبستان شروع به قطع ارتباط با دوستان، دروغگویی، تقلب، ناسزاگویی و پرخاشگری می‌کنند. در دوران نوجوانی نیز تمام این مشکلات را خواهند داشت، به اضافه اینکه رفتارهای آشکار ستیزه جویانه نیز در آنها پدیدار می‌گردد. احتمال فرار از خانه و مدرسه و استفاده از موادمخدر در دوره راهنمایی و دبیرستان در آنها بسیار زیاد خواهد بود.
هیچ علاقه ای به ادامه تحصیل و رفتن به مدرسه ندارند و معمولاً از همان سالهای اول دبستان در انجام تکالیف بی دقت و افت تحصیلی شدید دارند. جوانی این افراد نیز همراه با رفتارهای ضداجتماعی، جنایتکاری، مشکلات ارتباط بین فردی و مشکلات شغلی روانی خواهد بود. این رفتارها آن قدر مشکل آفرین و دردسرساز است که نیاز به توجه و پیگیری هرچه سریع تر به مشاوره تخصصی است.


اضطراب
کودکان نگران افزون بر اضطراب در سایر حوزه ها، در زمان مدرسه رفتن نیز دچار ترس و اضطراب هستند. خیلی از اوقات صبحها هنگام رفتن به مدرسه خود را به بیماری می‌زنند، شکایت خفیف جسمانی مانند دل درد و سردرد را عنوان می‌کنند، تمایل دارند به جای رفتن به مدرسه در منزل بمانند و توجه والدین را جلب می‌کنند. اغالب تمایل به مدرسه نرفتن هنگام ورود از ابتدایی به راهنمایی و یا از راهنمایی به دبیرستان که تلاش بیشتری را می‌طلبد، افزایش می‌یابد. زمانی که به کودک اجازه داده می‌شود در منزل بماند، علایم بیماری بهتر می‌شود؛ اما روز بعد هنگام نزدیک شدن به زمان مدرسه شکایت از بیماری مجدداً شروع می‌شود. گاهی هم بچه‌ها به خاطر ترس از جدایی از والدین به مدرسه نمی‌روند. اگر کودک به مدت طولانی از مدرسه و همکلاسی هایش دور باشد، امکان دارد دچار مشکلات جدی اجتماعی و تحصیلی شود. گرچه امتناع و علاقه نداشتن به مدرسه برای والدین دشوار است، اما با تلاشهای تخصصی این مشکل تا حد خوب و زیادی قابل حل است. آنها نباید در مراجعه به مراکز تخصصی درنگ کنند و می‌توانند با کمک روانپزشک کودک و درمانهای مؤثر، فرزندشان را برای برگرداندن به مدرسه و سایر فعالیتهای مهم روزانه آماده کنند. بعضی از علایم بچه‌های مبتلا به اختلال اضطرابی عبارتند از:
- به تنهایی در اتاق نمی‌ماند
- رفتارهای چسبنده به والدین دارد
- ترس زیادی نسبت به آسیب به خود و والدین دارد
- پدر و مادر را در اطراف خانه تعقیب می‌کند
- در به خواب رفتن مشکل دارد
-کابوس و وحشت شبانه دارد
- از حیوانات و موجودات خیالی می‌ترسد
- از تنها بودن در تاریکی هراس دارد
- مرتب از بیماری هایی مانند دل درد و سردرد شکایت می‌کند


افسردگی
کودک افسرده علاقه ای نسبت به مدرسه و همچنین سایر فعالیتهایی که قبلاً او را خوشحال می‌کرده، ندارد. از دوستان کناره گیری می‌کند، در بازی و فعالیت شرکت نمی‌کند، بدخلقی، رفتارهای ایذایی (آزارگرانه) و پرخاشگری دارد، لجاجت و بهانه گیری می‌کند، در الگوی خواب و اشتهای او مشکل به وجود می‌آید، به طوری که کم خواب و کم اشتها می‌شود و همه اینها زمینه ساز افت تحصیلی می‌شود. از آنجا که افسردگی در رشد جسمی و تکاملی کودک تأثیر می‌گذارد، در رشد تکلم کودک نیز اشکال ایجاد می‌شود. همچنین این کودکان در رشد تفکر انتزاعی نیز دچار مشکل می‌شوند. در صورت مشاهده این علایم حتماً نیاز به کارشناس و روانپزشک کودک وجود دارد.


اختلال یادگیری
بچه هایی که دچار اختلال یادگیری هستند، با وجودی که هوش طبیعی دارند، آموزشهای درسی را به خوبی درک نمی‌کنند و نمی‌توانند روی تکالیف تمرکز کنند و در نتیجه عملکرد مناسبی در مدرسه ندارند. این کودکان در فهم و تعقیب آموزشهای درسی و یادآوری مطالبی که بارها به آنها گفته شده مشکل دارند. نمی‌توانند براحتی مطلبی را بخوانند و پس از پایان کلاس اول مهارت روانخوانی را کسب نمی‌کنند و این مشکل در سالهای بالاتر نیز همچنان ادامه پیدا می‌کند. در مشق نوشتن، دیکته و هجی کردن مشکل دارند و دیکته‌های آنها معمولاً پر غلط و قابل تصحیح نمی‌باشد. کلمات و حروف را بخوبی تشخیص نمی‌دهند مثلاً «س» و «ص» را مرتب با هم اشتباه می‌گیرند. مشکل برعکس نوشتن دارند؛ مثلاً به جای «آب»، «با» یا 89 را 98 می‌نویسند. مفاهیم ریاضی مانند جمع، تفریق، ضرب و... را درک نمی‌کنند. اعداد نویسی را یاد نمی‌گیرند و عدم درک مفهوم زمان مانند دیروز، امروز و فردا دارند. این مشکلات نیز نیاز به بررسی دقیق توسط متخصص دارد تا تمام موضوعات در مورد کودک ارزیابی شود. روانپزشک کودک و نوجوان با همکاری متخصص امر آموزش قادر به مداخله و درمان جامع تر و سریع تر برای کودک و خانواده اش خواهد بود.


اختلال اوتیستیک و اختلالات نافذ رشد
مهمترین مشکل این بچه‌ها نقص در برقراری ارتباط است. آنها در برقراری ارتباط دو طرفه و بازی‌های سمبولیک و خلاق مشکل دارند. افزون بر این قادر به برقراری ارتباط کلامی نیز نیستند. ارتباط چشمی کمی حتی با والدین برقرار می‌کنند و نمی‌توانند رابطه عاطفی مناسبی حتی با نزدیکان داشته باشند. تکلم این کودکان با تأخیر مواجه است، چون علاقه ای به ایجاد ارتباط با دیگران ندارند. حضور در موقعیتهای شلوغ برای آنها اضطراب آور است. بسیاری از آنها ضریب هوشی بالایی ندارند، به طوری که 45 تا 75 درصد آنها عقب ماندگی ذهنی دارند. در مواردی هم که کودک هوش مناسبی دارد و در مدارس معمولی حضور می‌یابد با توجه به اینکه از نظر رشد مهارتهای اجتماعی و ارتباطی عقب تر از سن تقویمی خود است و در کسب مهارتها تأخیر دارد، نیاز به توجه و آموزش خاص برای او ضروری می‌نماید.


سایر اختلالات جسمی
بیماری‌های جسمی مزمن، بیماری هایی که منجر به بستری شدنهای طولانی و مکرر می‌گردد، مشکلات شنوایی، بینایی، تکلم و زبان، تصادف، آسیبهای فیزیکی و از این قبیل همه از علل افت تحصیلی می‌باشند که قطعاً کودکان گرفتار این مشکلات نیاز به توجه تخصصی داشته تا نیازهای خاص آنها مشخص و برنامه ریزی آموزشی متناسب با توانایی هایشان برای آنها تهیه و تنظیم گردد.
در پایان لازم است توجه والدین را به این نکته جلب کنیم که تغییر پایه تحصیلی نیز می‌تواند یک علت افت تحصیلی باشد. ولی معمولاً این افت در چند ماه اول سال است و کودک و نوجوانی که مشکل خاصی ندارد، می‌تواند خود را با شرایط وفق داده و ضعف درسی را جبران و بتدریج توانمندی‌های لازم را کسب کند.این نکته را نیز به خانواده‌ها یادآور می‌شویم که فرزند ما هر نقصی که داشته باشد، قطعاً در کنار آن توانایی‌ها و توانمندی‌های خاصی نیز دارد. فراموش نکنیم که انتظارات ما از فرزندمان باید واقع بینانه و متناسب با توانایی‌های او باشد. انتظار ایده آل بودن از او نداشته باشیم؛ چون خود ما نیز به عنوان پدر و مادر هیچ وقت ایده آل نیستیم. نقاط قوت و ضعف او را شناسایی کنیم؛ به خاطر نقاط قوت او را تشویق و کمک کنیم تا کاستی‌ها را برطرف کند. فرزند ما هر یک از مشکلات بالا را که داشته باشد، نباید ناامید شویم. با پیگیری مناسب و مراجعه به موقع و تشخیص قطعاً می‌توان به نتیجه خوبی دست یافت.

 

منبع:

زندگی سالم / برگردان به پارسی: مریم سادات کاظمی

روشهای تدریس و برنامه ریزی در کلاسهای چند پایه

برنامه ریزی در کلاسهای چند پایه یک امر ابتکاری و خلاقانه می باشد و با توجه به پایه های موجود در کلاس صورت می گیرد،و هرگزنمی توان یک برنامه ی قطعی و روشی خاص جهت تدریس در کلاسهای چند پایه ارائه داد،اما در این قسمتسعی شده تا با بررسی روشهای مختلف تدریس در کلاسهای چندپایه و همچنین استفاده ازنظرات دیگر عزیزان ،برنامه ریزی پیشنهادی جهت استفاده ی همکاران گرامی در کلاسهای پنج یا چند پایه ارائه نماییم که امیدواریم مورد استفاده واقع گردد.

در کلاس های چند پایه به یکی از سه طریق زیر می توان تدریس نمود:

1- طریقه محوری                 2-   طریقه گروهی              3- طریقه مشترک    ، محوری وگروهی 

1- طریقه محوری : در این طریقه برای هر پایه درس معینی پیش بینی می شود ، حداکثر سه گروه از دانش آموزان با فاصله ی معین ، مستقیما با معلم کار می کنند وبرای گروههای دیگر دروسی از قبیل کار دستی نقاشی گزارش نویسی انشاء تمرینات ریاضی و …  که نیاز کمتری به نظارت مستقیم آموزگار دارد ، منظور می شود ، کلاس هایی که با تعیین تکلیف به انجام کار های تمرینی مشغول می شوند گروه خود آموخت یا گروه فرعی نام گزاری می شوند. آموزگار پیش از تدریس کلاس های محور باید کار و تکالیف کلاس های خود آموخت را مشخص نماید.

2- طریقه گروهی:دراین روش تدریس ماده درسی واحد در یک جلسه ی درسی به کلیه ی پایه های موجود در یک اتاق درس می باشد که به روش گروهی با یک موضوع و یا درس همسان نام گذاری می شود و به شکل زیر  می توان پیاده کرد:

الف: تدریس ماده درسی  واحد به تمام پایه ها در یک لحظه : آموزگار برای کلیه ی پایه های موجود در یک اتاق درس به طور مشترک و به تناسب توانایی اطلاعات پیش نیاز دانش آموزان هر پایه ، توضیحات اختصاصی را جدا گانه در گروها مطرح می سازد.

این روش برای دروسی مثل : نقاشی ، خط ، کاردستی ، تدریس قرآن ، حداکثر در سه پایه نزدیک و متجانس مثلا  پایه های سوم و چهاروم و پنچم تا حدودی عملی است ولی برای پایه اول نمی توان بطور دقیق پیاده کرد.

ب: تدریس ماده درسی واحد به کلیه ی پایه ها در یک جلسه به ترتیب نوبت : مثلا ساعت اول برای تمام پایه ها درس بخوانیم را در برنامه ی هفتگی  در نظر گرفته  و  ابتدا به یکی از پایه ها به صورت محور چند دقیقه درس را ارائه داده و پس از تعیین تکلیف لازم برای آن پایه به تدریس درس بخوانیم به پایه ی بعدی  می پردازد و همینطور الی آخر ، حداکثر سه پایه

محاسن شیوه ی گروهی به مراتب بیش از معایب آن است.

3- طریقه مشترک محوری و گروهی :

در این روش بعضی از دروس به طور گروهی و بعضی بطور محوری تدریس می شوند در برنامه های محوری که برای   کلاس های دو و سه و چهار پایه  تهیه شده از این روش استفاده گردیده است.

 برای شروع برنامه ریزی بهتر است است اول با یک سری علائم و قرارداد ها ، اصطلاحات  و نشانه ها یی که در طول تدریس  و یا یک برنامه  کلاسی با آنها سرو کار داشته و کار یک معلم چند پایه را راحت و سهل می کند آشنا باشیم که به شرح زیر است:

1- حرف (م) :  مخفف کلمه محور است و هر موقع این حرف جلو درسی بکار رود منظور آنست که در آن ساعت درس مورد نظر توسط معلم تدریس می گردد.لذا در برنامه هفتگی  جداگانه ای که از قبل توسط معلم برای پایه هادر نظر گرفته می شود همراه حرف (م ) اعداد 1 و 2 و 3 در کنار نام ماده درسی نوشته می شود تا نوبت کلاس محور و کار معلم را مشخص کند.مثلآ سا عت اول پایه های اول،دوم،پنجم محور هستند و معلم به ترتیب نوبت گذاری درس را به پایه های مورد نظر و محور ارائه می نماید، ابتدا پایه ی اول ،بعد پایه ی دوم و در پایان پایه ی پنجم.

 2-حرف (ف): مخفف کلمه فرعی می باشد که جلوی درس پایه ای  که خود عهده دار تمرین ، مطالعه  ، گزارش نویسی و نقاشی ، فعالیت ، واحد کار و غیره است بکار می رود که به این گروه دانش آموزان گروه  خود آموخت یا گروه فرعی می گویند.

3- حرف (خ): مخفف کلمه خلیفه و مربوط به کلاس یا گروهی است که یکی از دانش آموزان به انتخاب معلم در بررسی تکالیف ، انجام تمرینات ، پرسش و پاسخ ، گفتنی دیکته و غیره با آنان کار می کند.

4- حرف (گ): مخفف کلمه گروهی است. منظور کلاس هایی است که مشترکا یک درس دارند و معلم بطور گروهی با آنها کار می کند.

5- اعداد (مثلآ 5 – 10 15 20 25 ) نمایانگر دقایقی است که معلم وقتش را صرف تدریس ماده ی درسی پایه ی بخصوصی می نماید.و بهتر است این اعداد با رنگی مجزا در برنامه ی هفتگی پایه ها در کنار ماده ی درسی قید گردد. 

6- حرف (آ): مخفف کلمه آزاد است . برای ساعاتی به کار می رود که دانش آموزان یک گروه ، در برنامه ورزش دارند و به علت انجام ورزش گروهی قبل از تشکیل کلاس ، در ساعات ورزش تعطیل می شوند البته این شیوه فقط به منظور صرفه جویی در وقت معلم تنظیم شده و خوشایند دانش آموزان نیست

نحوه ترکیب کلاس ها در مدارس چند پایه:

نوع تر کیب پایه ها در یک کلاس  با یک مدرسه چند پایه بنا به سلیقه ی معلمان متنوع است.

  موارد قابل توجه در برنامه ریزی کلاسهای پنج یا چند پایه:

1-  ابتدا باید نوع ترکیب پایه های کلاس را مشخص کنیم

2- روزانه پنچ جلسه درسی ؛ مدارسی که سه ساعت صبح و دو ساعت بعدازظهر کار می کنند یا چهار ساعت برای مدارسی که یک شیفت تمام کار می کنند.

3-بر اساس جدول برنامه هفتگی مصوب وزارت آموزش و پرورش تعداد مواد درسی و ساعات لازم برای هر درس در هر پایه را مشخص می کنیم.

4- برای هر جلسه درسی بین یک تا سه درس بعنوان محور پیش بینی می کنیم و فاصله بین دو محور باید رعایت گردد.

5- سعی کنیم دروسی را که ارتباط نزدیکتر در یک جلسه و پشت سر هم یا با هم بگذاریم.

6- در صورتی که در هر ساعت بیش از یک کلاس را محور بگذاریم باید قید اعداد یک و دو و سه  نوبت کار هر پایه را مشخص می کنیم و معلم دقت نماید که ساعات کار او در یک کلاس پنج پایه 4/1 کلاس عادی می باشد .

7 خلیفه ای که برای کمک معلم در نظر گرفته شده است باید خود در محور نباشد.

8- جلو ی درس محور در هر پایه زمان کار معلم را مشخص کنید.

9- هنگام رسیدگی به تکالیف ؛ بررسی مشکلات و …  کلاس های فرعی زمان 5 تا 10 دقیقه مشخص کنید.

10- دروس نقاشی ؛ خط ؛ رونویسی ، نوشتن انشاء ، کاردستی و از این قبیل را به صورت کلاس فرعی می گذاریم.

11- در مورد ورزش می توان دو جلسه ورزش گروهی منظور کنیم یا این که ورزش را در دو یا چهار نوبت صبح ها قبل از شروع کلاس درس قرار داد.

12- اعداد و نشانه ها و قرار دادها  که فبلا توضیح داده شد در جدول هر پایه منظور شود.

۱۳- برای کلاس های محور ؛ قبلا تکالیف ، تمرینات و فعالیت ها بصورت تکثیر مطالب روی چند برگ یا نوشتن آن روی تابلو یا گفتن بوسیله خلیفه پیش بینی کرد، تا بعد از تدریس معلم آنها بی کار نباشندو نظم کلاس بر هم نخورد.

۱۴-د ر کلاس های محور تعیین نوبت ازپایه های پایین  به بالا باشد  و پایه ی  محور در ردیف اول کلاس قرار بگیرد.

۱۵- در برنامه دو یا سه پایه ای تقریبا تمام دروس در محور کار قرار گرفته ؛ سپس وجود تمریناتی برای فاصله زمانی محور کافی است.

۱۶- در پایه های  محور پایین  مثلآ (سوم)دانش آموزان ضعیف پایه های بالا (چهارم)می توانند جهت رفع مشکل آموزشی از آن استفاده کنند.

1۷- در کلاس های چند پایه بهتر است معلم اوراق دیکته و یا هر امتحان دیگر را در منزل اصلاح کند.

 

 

 

 

 

 

معلمان جذاب و عوامل نداشتن جاذبه وخسته کننده بودن کلاس و معلم

کلاس‌های درس در یک دسته‌بندی کلی یا شاداب، جذاب و مخاطب‌گستر، یا کسل‌کننده، خمود و مخاطب‌گریز و یا معمولی و عادی است. کلاس درسی که در آن به مؤلفه‌های جذابیت عطف توجهی نشان داده نمی‌شود با گذشت زمان ممکن است کم‌کم سستی و کسل‌کنندگی در آن به چشم آید که گسست ارتباط بین استاد و فراگیر از روشن‌ترین پیامدهای ناگوار آن خواهد بود و نتایج آموزش را عقیم و بی‌اثر می‌سازد.

سؤال اصلی و اساسی آن است که چگونه می‌توان کلاس درس را جذاب، دلپذیر و خوشایند نمود تا نه فقط مقررات آموزشی بلکه اشتیاق فراگیران برای یادگیری و حس کنجکاوی و حقیقت‌جویی آنان عمده‌ترین عامل حضور در کلاس شود و رعایت انضباط و مقررات و آداب آموزشی را برای بهره‌برداری بیشتر از کلاس باعث گردد؟
آیا می‌توان با قاطعیت و انعطاف‌ناپذیری و با اعمال حاکمیت و مدیریت بی‌چون و چرا کلاس را جذاب ساخت؟
آیا با واگذار کردن فراگیران به حال خود و حذف نظارت و مدیریت (مثل بی‌توجهی به آمد و شدهای نابهنگام دانشجویان در حین تدریس، مزه‌پرانی‌های بیجا، لطیفه‌گویی‌های مستمر، اتلاف وقت کلاس به مسائل و مطالب بیرونی و خارج از درس و اموری از این قبیل) می‌توان کلاس را جذاب ساخت و شوق فراگیر برای حضور در کلاس را برانگیخت؟

آیا اجازه هر نوع اظهارنظر، هر نوع سخن و پرسش و به اصطلاح رایج‌تر اجازه «گفتمان آزاد» می‌تواند به جذابیت کلاس کمک نماید یا آن که باید به عوامل دیگری توجه نمود و به جای جذابیت زودگذر - که نتایج زودگذری از آن حاصل می‌شود - به جذابیت پایدار کلاس اندیشید و کلاس درس را با حفظ کلاس بودن و جریان داشتن درس و تعلیم در آن برای فراگیران مبارک و مطلوب گردانید؟

حال در این مقاله سعی شده است تا راه کار هایی را برای ایجاد جذابیت در کلاس درس- که یکی از ضروریات آموزش در ایران نیز است ارائه گردد . یکی از مشکلاتی که هم اکنون دامن گیر آموزش ایران است این است که کلاس ها جذابیت لازم را برای جذب دانش آموز به کلاس درس را ندارد و برای همین دانش آموزان از کلاس درس فراری می باشند و هر روز آرزوی تعطیلی کلاس را دارند و همیشه به دنبال راهی هستند که از کلاس فرار کنند. .

برای جمع آوری این اطلاعات  مطالعاتی از کتاب ها و مجلات و سایت های اینترنتی صورت گرفته شده است و مطالبی آورده شده است که امیدوارم مورد توجه خوانندگان قرار گیرد.

علل بی نظمی دانش آموزان در کلاس درس

    ساکت بهتر است یا کلاسهای شلوغ،چگونه کلاس را ساکت کنیم،معلمان سخت گیر در کلاس چه می کنند، چرا برخی از معلمان دانش آموزان را مجبور به سکوت و انضباط اجباری می کنند ؟، نقش مربی ورزش در نشاط دانش آموز،نقش مربیان ورزش در مدارس،آموزش پیش دبستانی،مشکلات آموزش پیش دبستانی،مشکلات سختگیری مدارس،علل بی نظمی دانش آموزان در کلاس درس و شیوه های برخورد با آن،روشهای کاهش بی نظمی کلاس،نقش معلم در برقراری نظم در کلاس،پیشگیری از بی نظمی دانش آموزان در مدرسه،عدم پاسخ گویی به سوالات دانش آموزان توسط معلم،

 

علل بی نظمی دانش آموزان در کلاس درس... بسیاری از معلمان و حتی مدیـران مـدارس از دانش آموزانی که به اعتقاد آن ها شلوغ هستند و رفتارهای نا خواسته و نا مناسبی از خود بروز می دهند و به این ترتیب نظم و انضباط مدرسه و کلاس درس را دچار اخلال می کنند گله دارند....

 

برای خیلی از معلمان و مدیران ومعاونین مدارس ، وجود کلاسهای ساکت و به اصطلاح مودب و منضبط ، نشان از رضایت دیگران از نحوه کار معلم و مربی دارد و این در حالی است که به تمایل تحرک دانش آموزان در سنین مختلف توجه نمی شود و با انجام شیوه های بازدارنده فعالیت و تحرک ، بر جریان آموزش لطمه وارد می آورند یکی از این دوره های حساس دوره پیش دبستانی است ....یادگیری فعال را فدای مدیریت کلاس و انضباط خشک نکنیم محدودیت هایی که بر سر راه تحرک کودکان یا شرکت فعالانه در طول دوره کلاس قرار گرفته در خور توجه می باشد

مدیریت کلاس در مقابل یادگیری فعال

کودکان فراگیرندگان فعالی هستند.آگاهی از این امر باید برای مربیان تربیت بدنی کمی آسودگی فراهم آورد

با این وجود اگر فعالیتهای جسمانی به عنوان رفتار اولیه ای که کودکان فرا میگیرند شناخته شود به نظر میرسد که تربیت بدنی با طبیعت کودکان متناسب است . گاهی مدرسه این ویژگی مهم کودک را نادیده میگیرد . محدودیت هایی که بر سر راه تحرک کودکان یا شرکت فعالانه در طول دوره کلاس قرار گرفته در خور توجه می باشد . طرح معمول اجرای یک کلاس تربیت بدنی را در نظر بگیرید

کودکان به آرامی به درون سالن ورزشی قدم میگذارند 

آنها خودشان را در صفهای تیمی یا اشکال استاندارد دیگر نظم می دهند

آنها دست به سینه و با نگاه به معلم خود آرام و ساکت می نشینند

آنها به آرامی به دستورات معلم گوش می دهند

آنها در واکنش به توصیه های معلم حرکت می کنند .

وقتی معلم به کودکان می گوید وسایل را سر جایشان بگذارند و به آرامی و به صف سالن را ترک کنند زمان پایان کلاس فرا رسیده است

برای بیشتر معلم ها این شرایط کلاس خیلی خوب را به تصویر می کشد . با این وجود اولین نگرانی معلمان جدید ( همانند بسیاری از معلمان با تجربه ) مدیریت کلاس است . همچنین مدیران و والدین توقع دارند معلمان کنترل کلاسهایشان را به دست گیرند . بارزترین نشانه مدیریت موثر کلاس زمانی است که بچه ها تکالیف تعیین شده معلم را به آرامی تمرین می کنند . هر چند که سرو صدا و بی نظمی پیشنهاد نمی شود اما معلم ممکن است هنوز نگران باشد که وسایل و زمان لازم برای به دست آوردن چنین کلاسی تلف شده است  

مشکلاتی در مدیریت کلاس اغلب در آموزش پیش دبستانی وجود دارد . تاکید بر یادگیری مستقیم از معلم در یک محیط محدود، شور و نشاط و توسعه یادگیری در کلاس را از بین می برد . در یک محیط بازی بچه ها به یادگیری ترغیب می شوند . آنها به نوبت طرحهای بازی را برای همدیگر توضیح می دهند و با توجه به تواناییهای فزاینده خود به حل کردن مسایل پیچیده و تصمیم گیری مشغول می شوند . در محیط مدرسه سنتی علایق و عقاید کودکان در مقایسه با علایق و عقاید معلمان کمتر مورد تایید قرار می گیرد . چنین تمهیدات یک جانبه ای در بین کودکان ممکن است به خاتمه زود هنگام پاره ای از نقش آنها (به عنوان دانش آموز و یکی از ارکان مدرسه ) منجر شود 

همچنین در مدت زمانی که صرف می شود استاندارد رفتاری تحت فرمان معلم ، مورد قبول واقع شود،  فرصت یادگیری به هدر میرود . مدت زمانی را در نظر بگیرید که در کلاسهای زیادی به انتظار پیروی از یک استاندارد رفتاری صرف می گردد . مانند مدت زمان تشکیل یک صف مستقیم، ساکت نشستن ، وسایل را بی حرکت نگه داشتن یا نگاه کردن به معلم .  بسیاری از معلمان توجیه می کنند که دانش آموزان به این موقعیتها نیاز دارند تا کنترل خود را بیاموزند . متاسفانه در بعضی از این محیط ها آنها حتی تغییر ظاهری بسیار کمی را در رفتارشان به کار می بندند  .

در نهایت تاکید بر مدیریت در دوران پیش دبستانی نا بجا می باشد زیرا از نظر توسعه نا مناسب است . کودکان فقط فراگیران فعال نیستند ، آنها به سبب قدرت استدلال بسیار بالا موجودات فعالی هستند . پیاژه در نظر یه خود استدلال می کند که کودکان از طریق شنوایی و تفکر چقدر می توانند یاد بگیرند . مرحله (تفکر قبل از عمل ) نشان می دهد که کودکان از 6 یا 7 سالگی شکل دادن تصاویری را در مغزشان شروع می کنند . به عبارت دیگر ، توانایی کودک برای شکل دادن یک طرح منطقی برای تحرک کاملا محدود می باشد . از این رو ، او به تحرک و فعالیتهای دستکاری جسمانی به عنوان یک ویژگی آموزشی نیاز دارد. علاوه بر این ، تمایل به موفقیت یا رقابت ، کودکان را به انطباق و وفق دادن اطلاعات ادراکی سوق می دهد همان طور که فعالانه در یادگیری یک وظیفه شرکت می کنند . بنابراین در حالی که دانش آموزان فعالانه به تمرین مهارت درگیرند ، ارایه اطلاعات قبل از مشارکت ممکن است به اندازه آموزش (به عنوان عامل تقویت کننده ) مفید نباشد . علاوه بر این ، در نظر بگیرید که کودکان قابلیت زیادی برای یادگیری از یکدیگر دارند . به یقین تمرین بی سر و صدا با کاهش بازخوردها از سوی همسن و سالانشان مانع یادگیری آنان از دیگران می شود . همچنین فرصتهای حل کردن مشکلات همسن و سالان نیز از این طریق حذف می گردد منبع:ماه نامه زیور ورزش

***************************************

 

علل بی نظمی دانش آموزان در کلاس درس و شیوه های برخورد با آن

 

 بسیاری از معلمان و حتی مدیـران مـدارس از دانش آموزانی که به اعتقاد آن ها شلوغ هستند و رفتارهای نا خواسته و نا مناسبی از خود بروز می دهند و به این ترتیب نظم و انضباط مدرسه و کلاس درس را دچار اخلال می کنند گله دارند . هر کدام از این افراد واکنش های متفاوتی در مقابل این نوع دانش آموزان از خود نشان می دهند و تصمیم گیری ها ی آنان در این زمینه هم متفاوت است . معمول ترین و آشکار ترین این تصــمیـم گیـری ها  برای کاهش یا از بین رفــتن بی نظمی ، گرفتن تعهد کتبی از دانش آموزان و در صورت تکرار از والدین آنان ، تهدید به تنبیه و حتی عملی کردن آن و در نهایت اخراج موقتی از کلاس و مدرسه است . از این رو ،  نگارش این مقاله و مطالعه ی آن ،  به معلمان و مدیران کمک می کند تا تصمیمات آگاهانه تری بگیرند .

 

در زمــینه ی بی نظــمی دانــش آمــوزان در کـلاس درس ، معلمان بایــد به سه سوال پاسخ دهند :

  1) علل و عوامل بی نظمی دانش آموزان کدام اند ؟

 2 ) چگونه می‌توان از بروز و ظهور رفتار های نا مناسب دانش آموزان ، که نظم و انضبــاط را به مخاطره می اندازند ،  پیشگیری کرد ؟

3 ) به هنگام وقوع رفتار های نا مطلوب دانش آموزان ، چه باید کرد ؟

 

 برای پاسخ دادن به این سوال هــا به عــبارت دیــگــر ،  شنا سایی علل و عوامل بی نظمی دانش آموزان در مجموعه عامل های متعدد  ،  باید زیر مجموعه ای از عوامل کشف شوند تا با ارائه ی راه کار های کاربردی برای از بین بردن یا کاهش آن ها ، تغییرات مناسب و مثبت در کیفیت نظم و انضباط مدرسه ایجاد شود. در این ارتباط ، کارگاهی با حضور عده ای از معلمان با تجربه در مراکز تربیت معلم یاسوج برگزار شد . حاصل چند جلسه بارش مغزی در این کار گاه برای پاسخ به سوال های یاد شده ،  بررسی شد . سپس با اندکی دخل و تصرف و تغییر در دید گاه های افراد  ،  این مقاله برای استفاده ی معلمان و مدیران مدارس و دست اندر کاران تعلیم و تربیت تهیه و تنظیم شد.

علل بی انضباطی دانش آموزان را می توان با توجه به ابعاد در یک مقاله نمی گنجد ،  اما به دلیل کاربردی بودن بحث وجلوگیری از طولانی شدن آن  ابتدا به ذکر علل و عوامل کلی بی انـضباطی دانــش آموزان می پردازیم ، آنگاه حاصل هم اندیشی معلمان با جربه را در این زمینه به طور مختصر بررسی می کنیم و در پایان هر قسمت  ، راهکار های عملی برای جلوگیری از بی انضباطی دانش آموزان را به منظور برقراری نظم و انضباط در مدرسه ارائه می کنیم .

 علل و عوامل بی نظمی دانش آموزان را می‌توان به پنج دسته تقسیم کرد :

الف ) علل مربوط به دانش آموزان (ویژگی های فردی آنان ) ؛

ب ) عوامل مربوط به معلم ؛ 

ج ) عوامل مربوط به فضای مدرسه  ، کلاس درس و کارکنان ستادی مدرسه ؛

 د) ویژگی های خانوادگی دانش آموزان ؛

 و ) عوامل اجتماعی .

 نظم و انضباط تعاریف متعددی دارد. عده ای کنترل رفتار فرا گیرند گان و تسلط بر عوامل رفتاری آنان را انضباط می نامند . برخی دیگر معتقدند نظم و انضباط شامل هر نوع سازماندهی در محیط مدرسه و کلاس است ،  به نحوی که سبب افزایش یاد گیری شود . صفوی ( 1383 ) می گوید« انضباط عبارت است از اعمال قواعد و مقرراتی که یاد گیری از تسهیل می کند و اخلال در کلاس را به حداقل کاهش می دهد (ص 266 ) . لو فرانسوا (1991 ) معتقد است " انضباط" به آن دسته از اعمال معلم اطلاق می شود که مانع سر زدن  رفتارهایی از دانش آموز است که فعالیت کلاسی را مختل یا تهدید به اخلال می کنند(نقل از زمانی ، 1378) با وجود این ،  بی نظمی یا بی انضباطی را می‌توان این گونه تعریف کرد :  انجام دادن هر عمل یا رفتاری به وسیله ی دانش آموز که سازماندهی مدرسه و فعالیت های کلاس را مختل یا تهدید به اخلال می کند. بروز رفتارهایی از دانش آموزان که انضباط کلاس را مختل می کنند  ، تنها به معلم و کلاس درس مربوط نیستند، بلکه همان طور که قبلا گفته شد علل دیگری نظیر عوامل آموزشگاهی‌ ،  خانوادگی ، اجتماعی و... وجود دارند که به طور مستقیم یا غیر مستقیم زمینه را برای بروز رفتار های مخرب دانش آموزان فراهم می‌کنند . بنابراین ،  برای برقراری انضباط در کلاس درس و اداره ی آن  ، معلمان باید قبل از برقراری  نظم و انضباط اقدامات لازم را برای پیشگیری از رفتار های نامناسب دانش آموزان را به کار گیرند ؛ زیرا پیشگیری مهم تر از در مان است  . کانین ( 1970 ) در تحقیق خود که به مقایسه ی رفتار معلمان در کلاس های دارای رفتارهایی نا مطلوب وکلاس‌های عادی پرداخته است او می‌گوید : تفاوت این کلاس‌ها به نحوه‌ی پاسخ گویی معلمان به رفتار نامطلوب  دانش آموزان مربوط نیست ،  بلکه از اقدامات پیشگیرانه ی آن ها نا شی می‌شود (نقل از کدیور 1382 ص 431 ) به هر حال بی نظمی های  دانش آموزان در کلاس علل متعدد دارد :www.zibaweb.com

 الف – علل مربوط به دانش آموزان 

گاهی علل بی نظمی در کلاس ناشی از خود دانش‌آموز است . برخی از این علت ها عبارت است از :

1 ) ناراحتی های جسمی ، روحی و روانی ؛

 2 ) نداشتن علاقه و انگیزه  ؛

 3 ) سر در گم بودن و بی اعتنایی به انتظارات معلم و قوانین و مقررات مدرسه و کلاس درس ؛

 4 ) نداشتن برنا مه ی مشخص مطالعه ؛

 5 ) کم خوابی و خستگی مفرط ؛

 6 ) انجام دادن تکالیف خود ؛

 7 ) تغذیه ی نا مناسب ؛

 8 ) نا امیدی به آینده  ؛

 9 ) استقلال طلبی و مقابله با اقتدار معلم .

از بین بردن یا کاهش عوامل بی نظمی ، در درجه ی اول مستلزم هم کاری و هماهنگی میان خانه و مدرسه است ، و روشن است که معلمان و اولیای مدرسه به تنهایی و بدون همکاری والدین کاری از پیش نخواهند برد . بنا براین ، در نظام آموزش و پرورش برای برقراری ار تباط میان خانه و مدرسه نهاد مستقلی به نام انجمن اولیا و مربیان به وجود آمده است که این نهاد در هر مدرسه ای برای آگا هی والدین از مراحل رشد فرزندان خود در سنین متفاوت و آگاه کردن آن ها از این مسائل فعالیت می کند :

o       توجه والدین به وضعیت جسمی و روحی فرزندان خود ؛

o       ایجاد شرایط  ، موقعیت و امکانات مورد نیاز برای پیشرفت تحصیلی فرزندان خود ؛

o        تشویق ما دی و معنوی و تقویت اعتماد به نفس آن ها ؛

o        پذیرش وضعیت خاص فرزندان خود و مقایسه نکردن آن ها با افراد دیگر؛

o        تبعیض قایل نشدن بین آن ها ؛

o        تهیه ی میز و صندلی ، اتاق مطالعه ، وسایل مورد نیاز ، رعایت سکوت هنگام مطالعه؛

o       کمک به آن ها در تهیه و اجرای برنامه ی  مطالعه  ؛

o       تشویق آن ها به ورزش و تفریحات سالم و تنظیم خواب و استراحت آن ها ؛

o       داشتن برنامه ی تغذیه ی مناسب  ، کمک به آن ها در انتخاب دوستان مناسب ؛

o        آگاه کردن فرزندان از وظایف خود در مدرسه و خانه ، رعایت حقوق معلمان و کمک به دوستان و هم کلاسان خود  ؛

 و در نهایت تشویق آن ها به رعایت نظم و انضباط  در مدرسه و کلاس درس ،  اغلب، والدین علاقه مندند که بدانند در طول سال تحصیلی، درخصوص امور تحصیلی وحتی تر بیتی فرزندان خود ، چه وظیفه ای به عهده دارند وچه کمک هایی سبب پیشرفت تحصیلی فرزندانشان می شود . آگاهی از این مسائل، مستلزم ارتباط مستمر با مدرسه است.www.zibaweb.com

 

ب- علل مربوط به معلم

1) فقدان آماد گی جسمی ،  روحی و روانی معلم ؛

 2 ) نا مناسب بودن وضعیت ظا هری معلم ؛

3 ) نا آگاهی از روش های جدید تدریس و استفاده ی مکرر از روش های سنتی ؛

4 ) بی علاقه بودن به شغل معلمی ؛

 5 ) نا توانی در برقراری ارتباط مطلوب با دانش آموزان ؛

 6 ) رعایت نکردن عدالت آموزشی ( تبعیض بین دانش آموزان )؛

 7 ) نا مناسب و نا رسا نا بودن صدا ی معلم؛

 8 ) نداشتن طرح درس؛

9) بی توجهی به نیاز های دانش آموزان؛

10)    فعال بودن معلم و منفعل بودن دانش آموزان ؛

 11) استفاده ی نا مناسب از تشویق و تنبیه؛

 12) بی حـوصــلگی و نداشتن صــبر و بــر د بــاری و سعه ی صدر ؛

13 ) بی نظمی معلم (نظیر دیر آمدن به کلاس و ترک زود هنگام آن و... )؛

 14 ) تسلط نداشتن به موضوع مورد یاد گیری؛

 15 ) نداشتن رو حیه ی انتقاد پذیری و خود داری از پاسخ گویی به سوال های دانش آموزان؛

 

******************************

                                                       با تشکر از همکار  گرامی          حمید رضا ترکمندی 

 

 

 

 

ا صول مدیریت در مدرسه

صول مدیریت در مدرسه

دریافت این مقاله در قالب word

مقدمه

مدرسه به عنوان جامعه ای کوچک نقش بسیار مهمی در پیشرفت تحصیلی و کسب مهارت های زندگی دانش آموزان ایفا می کند  و می توان آن را به عنوان یک کارخانه ی انسان سازی شناخت و از آنجا که قرار است  در مدرسه علم و فرهنگ  و تمدن تولید شود  و این مهم به دست نخواهد آمد مگر اینکه به صورتی اصولی ، برنامه ریزی شده و با یک مدیریت صحیح  و تلاش هم عرض مدیر و معلم باشد . گاهی او.قات عدم آشنایی  و عدم آگاهی مدیران با اصول مدیریت  باعث از دست رفتن  هزینه های مالی ، زمان و انگیزه در مدرسه بین دانش آموزان  و معلمان خواهد شد ، کارکنان آموزشگاه اگر انگیزه نداشته باشند کم کار ، غیر فعال خواهند شد  پس مدیر باید برای ایجاد انگیزه در مدرس بکوشد . در این مقاله سعی شده است  که با ارائه نکته های مدیریتی یک جرقه ای در مدیران ایجاد شود تا احساس شمولیت بیشتری کند  و وضعیت موجود در مدرسه را بسنجند ، از خود ابتکار نشان دهند  و علل ناکارآمدی مدرسه را شناسایی کنند و در جهت رفع آن بکوشند .


نحوه ی صحیح عملکرد مدیر برای اینکه به هدف مطلوب خود برسد.

1.        مدیر باید با کارکنان خود  ارتباط نزدیک داشته باشد  چون کارکنان نقش سازنده ای در مدرسه دارند  و نباید آ«ها را به عنوان  یک ابزار شناخت  . یکی از هنرهای مدیران خوب گوش دادن به درد دل  کارکنان است ، نظرات آنها را بخواهد . ارتباط با کارکنان امری حیاطی و ضروری در اداره ی مدرسه است.

2.        مدیر باید مشکلات کارمندان  و دانش آموزان  خود را در حد امکان شناسایی نموده و در جهت رفع و ارئه راه کارهای مناسب  برای حل مشکلات آنان بکوشد .

3.       یک مدیر باید به نظرات و دیدگاههای کارمندان خود اهمیت بدهد.

4.       مدیر باید کارکنان را در امور مدرسه مشارکت دهد.

5.       شناسایی کارکنان خلاق

6.        ایجاد انگیزه در میان کارکنان مدرسه

7.       مدیر باید ابتکار عمل داشته باشد .

یک مدیر باید در ایجاد ارتباط با همکاران  مهارت خاصی داشته باشد . مدیر خوب دارای ارتباط خوب می باشد و ارتباط ، خود باعث ایجاد محیطی خوب و پویا می شود  . مدیران جهت پیشرفت کار خود  باید این مورد را در راس کار خود قرار دهند.

کار مدیر نباید به صورت انفرادی باشد بلکه باید بتواند گروهی و با همکاری  و هماهنگی معلمان خود اقدامات خود را پیش ببرد . باید سعی خود را به کار ببرد  و با مدیریت صحیح و کار گروهی و ساختن گروهی یکنواخت  و یکدست و ایجاد فضایی مناسب جهت استفاده از این سیستم  و استفاده ی بهینه  از آنها و پیاده کردن برنامه ها  نهایت تلاش و کوشش خود را بنماید.

مدیر باید در عین حال که با کارکنان مدرسه مشورت و نظرخواهی می کند تصمیمی که می گیرد ثابت قدم باشد  و پس از اتخاذ تصمیم بر اثر اظهارنظر گروهی دیگر  به سادگی نظر خود را عوض کند  این چنین مدیران باعث بی برنامگی و بی نظمی می شوند.


مدیران انسان دوست و پسندیده


این قبیل مدیران در کارآیی مدارس بسیار مفید هستند  و این قبیل مدیران قابل اطمینان ، دوستدار قانون ، خلاق و کارآمد ، دارای نظم و انظباط هستند  . افراد خلاق را می ستایند  و با دیگران با احترام برخورد می کند ، زیبا پسند است و دوستداشتنی است  و برای کارکنان خود به هیچ وجه خسته کننده نیست . این مدیران باعث شکوفایی استعدادها می شود  و نقش بسزایی در مدرسه دارند .


وظایف مدیران در امر آموزش و یادگیری


1.        تسهیل و پیشبرد  امر آموزش و یادگیری : برای پیشبرد  امر آموزش و یادگیری باید امور زیر در سرلوحه ی کار مدیر قرار گیرد .

الف ) برنامه ریزی

ب) سازماندهی

ج) کنترل

د) نظارت

ه) هدایت

و) رهبری

ر) امور مالی

ز) مشارکت

2. ارتباط متقابل میان مدرسه و اجتماع

هدف  این رابطه ایجاد اعتماد بین اولیاء مدرسه است . از یک طرف  نیازها  و نظرات اولیا  و در مقابل شناسایی این نیازها و تلاش در جهت پیشرفت تحصیلی دانش آموزان ، تشکیل جلسات با اولیا و یا تشکیل انجمن اولیا و مربیان  یکی از اقداماتی است که به پیشبرد این هدف کمک می کند .

    3.تهیه و مدارک و امکانات و تجهیزات


    مدیر و ارتباط آن با روان شناسی


    مدیر در واقع مدیریت یک مکان مهم را به عهده دارد . مدرسه مثل یک کارخانه انسان         سازی است . مدیر با انسان سر و کار دارد و مدیر باید بتواند با همه ی موجود در مدرسه  اعم از دانش آموز ، معلم ، خدمتگزار و اولیا ارتباط برقرار کند مثلا مدیر باید بتواند اطلاعاتی هر چند محدود  در خصوص دانش آموزی که پرخاشگری ، دروغگویی ، خیال پردازی می کند داشته باشد یا بتواند مشکلات معلم خود را شناسایی  و درک کند و در صورت امکان تلاش خود را در رفع مشکلات او به کار گیرد .


مدیر موفق


مدیر باید فرصت ها را در یابد ، ضعف ها را جبران کند ، قوت های خود را گسترش دهد ، مسائل معلمان برای او مهم باشد و بتواند با در نظر گرفتن پاداش و انگیزه معلمان خود بیافزاید .

بهترین هدیه یک مدیر ایجاد محیطی گرم و صمیمی است تا معلمان در کنار دانش آموزان با مهربانی ، اطمینان و امنیت خاطر و حرمت و احترام متقابل رفتار کند . 


چند مورد از اقدامات مدیران به طور موردی


·         مدیر باید به معلمان خود توجه داشته باشد تا او نیز به دانش آموزان توجه داشته باشد.

·         مدیر باید قبل از معلمان خود به مدرسه بیاید و بعد از معلمان خود از مدرسه خارج شود

·         مدیر باید کمک کند که افراد در مدرسه باهم کار کنند نه در مقابل هم

·         بهترین مدیران کسانی هستند که از خود ابتکار دارند و ضعیف ترین مدیران برای نوآوری لابلای بخشنامه ها را می گردند.

·         یک مدیر اگر در اندیشه ی داشتن مدرسه ای مطلوب و مورد رضایت دانش آموزان ، معلمان و والدین باشد بهتر است از آغاز سال تحصیلی کارهای بزرگ و مهم را شروع کند .

·         بهتر است برنامه های سالیانه را در ایام تابستان آماده کند .

·         یک مدیر بدون داشتن برنامه هدفمند  راه به جایی نخواهد برد.

·         برخی از مدیران بعضی از موضوعات را که لازم است در ابتدای سال تحصیلی به آن توجه کنند در بهمن  یا اسفند به فکر انجام آن می افتند.

·         وظیفه ی یک مدیر با نشاط کردن فضای مدرسه ، گسترش فضایل اخلاقی و دینی دانش آموزان است .

·         مدیر باید از نظرات دانش آموزان در جهت بهبود کارها استفاده کند.

 فرزاد خلیفه                                                                                                                            

                                                                                                                                      

                                                                                                                                                                                                                             

منابع :

1.        پیرزادیان ، حسین ، مدیر موفق ، انتشارات موسسه یاس بهشت ، چاپ اول 1385

2.        رادمنش ، محمد حسین ، ایده های ناب مدیریتی ، انتشارات ورای دانش ، چاپ سوم 1386

3.       مجله رشد ، مدیریت مدرسه ، دوره پنجم ، مهرماه 1385

4.       مجله رشد ، مدیریت مدرسه ، دوره هشتم ، مهرماه 1388

5.       سایت